اخبار فرش ماشینی

مزیت نسبی : ما چه باید تولید کنیم؟

مزیت نسبی :: برای روشن شدن بهتر مطلب به تعریف مزیت نسبی و عدد حداقل تولید می پردازیم.

الف- مزیت نسبی : مزیت نسبی کالایی اسـت که قسـمت عمـده مواد اولیه آن قابل تامین از منابع خودمان باشد. ممکن است ما به کالایی احتیاج زیاد داشته باشیم همانند اتوموبیل. تعرفه ۹۰ درصدی گمرک ورود اتوموبیل، موید این سوال است که چرا تولید کنندگان پس از ۴۴ سال حمایت هنوز نتوانسته اند خود را به لحاظ قیمت و کیفیت به سطح قابل قبول برسانند و  روی پای خود بایستند و همچنان نیاز به حمایت تعرفه ای دارند؟

پاسخ سوال آسان است. زیرا کشورمان نه دارای مزیت نسبی برای تولید اتوموبیل است و نه عدد حداقل تولید.

چرا نظام و دولت از این صنایع حمایـت می کنند؟

بالا نگه داشتن سطح اشتغال پاسخی است که دریافت می کنیم و این بدترین دلیل برای حمایت از این صنایع است. مثل این است که شما به عده ای دستمزد دهید تا روزها اتوموبیلی را در خیابان هل بدهند و یا موتور ژنراتوری که قادر به تولید برق نیست و شما مرتب باطری نو تهیه می کنید تا بتوانید استارت آن را به حرکت در آورید. هل دادن اگر برای روشن کردن موتور باشد قابل قبول است لیکن برای به مقصد رسیدن کاری بیهوده است. اگر خودرو بنزین ندارد پس باید بنزین در آن بریزیم ولی اگر با هل دادن هم روشن نمی شود هرگز ما را به مقصد نرسانیده و باید به تعمیرگاه اعزام شود. پس از هل دادن دست برداریم.

ب- عدد حداقل تولید چیست؟

آیا میدانستید مجله نساجی کهن تنها مجله تخصصی فرش ماشینی و نساجی ایران است؟ نسخه پی دی اف آخرین مجلات از اینجا قابل دریافت است.

با پاسخی ساده آن را روشن می کنیم: اگر شما بخواهید نوعی لیوان شیشه ای یا محصولی پلاستیکی تولید کنید احتیاج به قالب دارید.

با فرمول ذیل:

قیمت قابل قبول   =   هزینه ساخت قالب و هزینه جانبی

عدد حداقل تولید

آیا شما می توانید ۱۰ یا ۱۰۰ عدد لیوان یا محصولی پلاستیکی تولید کنید؟ مسلماً خیر چون رابطه بالا برقرار نمی شود.

برای موفقیت در عرصه رقابت باید در عین ثابت بودن هزینه تولید، عدد حداقل تولید را بالا برده و بالتبع قیمت قبول شده پایین بیاید تا بتوان رقابت کرد.

در مورد هر کالای ساده صنعتی دیگر نیز این فرمول ساده قابل اجرا است.

حال اگر شما نمی توانید عدد حداقل تولید را در بـازار داخـلی مصـرف کنید بایـد بـرنامـه ای برای پیدا کردن بازارهای جدید در خارج از مرزهای خود (صادرات) داشته باشید در غیر این صورت اساس تولید اشتباه بوده.

مزیت نسبی ما چیست؟

۱- نفت

۲- موقعیت استراتژیک به واسطه حمل و نقل بین شرق و غرب آسیا

۳- منابع زیرزمینی

۴- معادن بزرگ فلزات از جمله آهن.

۵- جهانگردی (به دلیل اینکه در سالهای اخیر صحبت ها و  تلاش های فراوانی شده و هیچ یک قرین بر موفقیت نبوده، ورود به این مقوله کاریست بیهوده، بنابراین از آن اجتناب می کنیم)

۶- و…

برای جلوگیری از طولانی شدن بحث فقط در مورد نفت خام که امروزه آن را صادر و از مـحل آن کشـور را اداره می کنـیـم می پردازیم. پس تعـاریف صنعـت را با توجه به منابع نفتـی بیان می کنیم.

صنایع سنگین: آن صنایعی که بتواند به کمک خارجی، برای ما پالایشگاه و پتروشیمی به منظور تبدیل نفت به پلیمرها ایجاد کند.

کارخانه ماشین سازی اراک و صنایع آذرآب از جمله این بسترها هستند که بایستی تکمیل و توسعه یابند به عبارت دیگر سرمایه گذاری صنایع سنگین را باید در این بخش اختصاص دهیم.

پس از صنایع سنگین به صنایع می رسیم.

صنایع ما چه باید باشد؟

آن صنایعی که بتواند محصولات تولیدی صنایع سنگین و پتروشیمی و پالایشگاه را به محصول نهایی تبدیل کند که در این جا محصول نهایـی بی نهایت بوده که مهمترین آنها را می توان از چـراغ اتوموبیل گرفته تا لاستیـک و  انواع کابینت ها، داشبوردها، کیف و چمـدان و… نام برد که تنها چرخش سالیانه(Turn Over)  فروش کیف و چمدان در سال بیش از ۱۲۰ میلیارد دلار در سال است.

در این صورت چرا ما نباید بتوانیم چمدان، کیف، کابینت و آنچه محصول نهایی پلیمری در جهان است را تولید کنیم؟

صنایع تبدیلی از چند بخش تشکیل می شوند:

۱- ماشین آلات

۲- قالب سازی

مــاشـیـن آلات: مـــاشـیـن آلات شـبـیـه اکستـروژن ها. پس اکستروژن یک مزیت نسبی برای  ماست و باید تمرکز ما بر روی ساخت اکستـروژن باشد. به طور کلـی ما بایـد از شـرکت های بزرگی همچون  کراس مافای و BOY  آلمان کمک بگیریم. سپس ایران را تبدیل به مطمئن ترین مکان برای تولید اجزای اکستروژن از جمله اکسترودر و مارپیچ های آن بنماییم.

قالـب سـازی: به جای حمایت از صنـایعی همچون خودرو سازی که فقط نیروی انسانی را در آنجا سرکار می گذاریم، می توانیم تکیه بر صنـعت قالـب سـازی کنیم و پیشرفتـه تـرین قالب های دنیا را در کشورمان تولید کنیم.

حال با ترکیب صنایع سنگین که از مزیت نسبی ما(نفت) مواد اولیه تولید می کرد و صنایع ما که اکستروژن و قالب می ساخت، می توانیم به محصول نهایی دست پیدا کنیم.

مزیت بزرگ دستمزدها در ایران نیز ما را به قدرت مطلق تولید محصولات پلیمری و پلاستیکی تبدیل خواهد کرد.

حال چه کسی قدرت رقابت با ما چه به لحاظ کیفی و چه به لحاظ قیمت در جهان را خواهد داشت؟

کارخانجات بزرگ صنعتی که بعد از ۴۴ سال هنوز نیاز به حمایت تعرفه ای دارند چه حاصلی برای کشـور دارنــد و چه ارزش افـزوده ای ایجـاد می کنند؟

اگر ده ها کارخانه شبیه این صنایع را تعطیل و حتی از محل سوبسید آن حقوق کارگران بیکار را پرداخت کنیم منطقی تر است، تا این صنایع را سرپا نگه داشته و خود را گول بزنیم.

اگر به این نکته رسیدیم که میتوانیم کالای نیم ساخته فلزی نظیر قطعات اتوموبیل تولید کنیم دو منطقه شرق (مشهد) و غرب (تبریز) دارای پتانسیل های بالای ریخته گری هستند و برای کشور مزیت نسبی به شمار میروند. یعنی این دو منطقه می توانند با داشتن مزیت نسبی به عدد حداقل تولید قطعات نیم ساخته دست پیدا کنند و سپس با صادرات این قطعات ضمن ورود تکنولوژی جدید،  ارز آوری هم حاصل می شود و ورود اتوموبیل در مقابل بخشی از آن امری ساده است.

بدین ترتیب پس از زمانی کوتاه قادر خواهیم بود همان قطعات نیم ساخته را کامل کرده و به صورت قطعات ساخته شده ارائه کنیم. نمونه موجود در شهرهای مختلف چین برای بررسی بیشتر کارشناسان محترم کشور قابل ارائه است.

منبع : وب سایت TCL

————————————————————————————

این مطلب را نیز بخوانید
پیشنهاد سردبیر : الیاف مصنوعی یا الیاف بشر ساخت چیست ؟ 

————————————————————————————
تحریریه مجله نساجی کهن
ارسال مقالات و ترجمه جهت انتشار در سایت : info@kohanjournal.com

فرم ثبت نام سریع

جهت دریافت آخرین اخبار و رویدادهای نساجی و فرش ماشینی ایران و جهان در فرم زیر ثبت نام کنید

اشتراک رایگان سالانه مجله کهن

جهت دریافت اشتراک رایگان سالانه مجله نساجی و فرش ماشینی کهن در فرم زیر ثبت نام کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
×