نقد اتحادیه قالی تبریز بر جشنواره بین المللی فرش کاشان!
اتحادیه قالی تبریز ضمن نقدبي رحمانه نسبت به نحوه برگزاری نخستین جشنواره بین المللی فرش کاشان ، با رویکردی نقادانه از حضور توليد كنندگان فرش دستبافت در جشنواره ای با محوریت فرش ماشینی انتقاد کرد. مقاله مزبور که به قلم آقای امید بنام در سایت اتحادیه قالی تبریز منتشر شده را در سايت اين اتحاديه مشاهده مي كنيد :
کاشان از دیر باز مهد تمدن و قالی و قالیبافی بوده است، اما اکنون متولیان و دست اندرکاران این شهر گویی، …
برگزاری جشنواره ایی به اصطلاح بین المللی تحت نام فرش کاشان، در نوع خود می تواند گام مثبتی باشد، اما نه با محورت فرش ماشینی و هزینه کرد از اعتبار قالی یا همان فرش دستبافت!
نقدی بر جشنواره و طرح توجیهی ارائه شده
با مطالعه طرح توجیهی این جشنوره به بخشی از اهداف و انگیزه های این جشنواره می توان پی برد و از لابه لای سطور به نحوه نگرش به مقوله قالی و فرش ماشینی رسید، زیرا در کل جشنواره ای است، با دبیرخانه ایی در اداره صنایع، محل خوشه فرش ماشینی با محوریت فرش ماشینی و هزینه کرد از اعتبار چندین ساله قالی کاشان!
در مقدمه طرح توجیهی جشنواره می خوانیم:
” امروزه با وجود بازار شدید رقابتی، مشغله های دنیای جدید ودغدغه های جهان صنعتی، چه در ایران و چه در خارج از ایران، نام کاشان با نام فرش گره خورده است. ”
به نظر تنظیم کنندگان این طرح توجیهی در انتخاب واژه ها و جمله بندی نیز نیاز به مطالعه بیشتر دارند.
یا:
” پیشینه درخشان و اعتبار بی نظیر فرش دستباف کاشان ، هم چنین دانش بومی شکل گرفته در طی سالیان دراز و هنرمندان و متخصصان آگاه به اصول طراحی و بافت فرش منجر به تاسیس اولین واحد فرش ماشینی در سال های اول دهه ۵۰ در شهرکاشان شد.”
آیا واقعا اساتید و خبرگان قالی این استان با این نظر موافقند که فرش ماشینی حاصل تجربه و همت قالیبافان و متخصصین قالی است؟! همچنین با این تجربه سالیان دراز هنرمندان و متخصصان آگاه به اصول طراحی، خواستار کپی برداری آن تجربیات برای فرش ماشینی شده اند ؟!
و:
” طراحی جشنواره فرش کاشان با هدف برقراری یک ارتباط موثر سالانه بین صنعتگران، تجار و هنرمندان فعال در عرصه های مختلف صنعت فرش ماشینی و دستباف با مصرف کنندگان انجام شده است. این جشنواره در واقع نقش یک رسانه را ایفا می کند و…”
در مصاحبه یکی از فعالان حوزه قالی کاشان، از وجود چنین فضایی شکایت شده و اعلام نارضایتی نموده است:
۸۰ درصد تولیدکنندگان قالی درکاشان وآران وبیدگل با برگزاری همزمان جشنواره فرش دستباف و ماشینی مخالفند
مدیرعامل شرکت تعاونی فرش دستباف آران و بیدگل در حاشیه برگزاری نخستین جشنواره بین المللی فرش کاشان گفت: به هیچ وجه سنت و صنعت را نمی توان یکجا به نمایش گذاشت چون قالی حاصل تولید و دست مردم کاشان می باشد باید در مکانی سنتی ویا خانه های تاریخی در داخل شهرکاشان جایی که تردد مردم بیشتر می باشد برگزار می شد.
در برنامه های این جشنواره می خوانیم:
” سه شنبه دوم آذر ماه : سمینار تخصصی علل افت صادرات فرش دستباف کاشان
چهار شنبه سوم آذر ماه: سمینار تخصصی بررسی توانمندی های فرش ماشینی کاشان ”
در واقع جواب سوال سمینار روز سه شنبه در روز چهارشنبه است! زیرا کپی طرح های قالی و بافت در فرش ماشینی و … علل افت تولید و صادرات قالی کاشان، همانا علل توانمندی فرش ماشینی است!
در پورتال خبری جشنواره می خوانیم:
” در این جشنواره ۶۵ شرکت فرش ماشینی به همراه صنایع وابسته و ۲۳ شرکت فرش دستباف محصولات خود را به نمایش گذاشته اند .”
تعداد شرکت کنندگان فرش ماشینی و دستبافت می تواند، حال و هوای جشنواره را نمایان تر سازد !
نکته جالب توجه حضور قائم مقام مرکز ملی فرش ایران، در جشنواره ایی است که بدون حضور تشکلهای قالی و تنها برای اعتبار بخشی برای فرش ماشینی است!
نکته:
آب را گل نکنیم
در فرودست انگار، کفتری میخورد آب.
…
شاید این آب روان، میرود پای سپیداری، تا فرو شوید اندوه دلی.
دست درویشی شاید، نان خشکیده فرو برده در آب.
…
مردمان سر رود، آب را میفهمند.
گل نکردندش، ما نیز
آب را گل نکنیم.
سهراب سپهری
به راستی آب را گل نکنیم!
روحتان شاد مردم سر رود … خواجه عبدالوهاب نقاش کاشانی، مولانا کمال الدین نقاش کاشانی، میرزا احمد کاشانی، سید رضا خان صانعی، میرزا نصرالله خان نقاش زاده، آقا رضا وفا، سید نظام الدین افسری، حاج ملا محسن محتشمی و… چه میکنند این وارثان قالی فاخر کاشان !؟
نقدی بر پوستر جشنواره
آگهیهای دیواری ( آفیش به فرانسه و پوستر به انگلیسی )، همانا بیان کننده اتفاقی است که در آینده خواهد افتاد و با تهیه و تنظیم یک پوستر میتوان به شعور حاکم و فضای ایجاد شده پی برد. از این رو در هنر گرافیک پوستر سازی، تبحر خاصی را طلب می نماید و هنرمندان متخصص با ذوق و تجربه و مهارت به آفرینش پوستر های ماندگار در حافظه انسانها دست می زنند.
– در طراحی پوستر جشنواره بین المللی فرش کاشان، تفکر حاکم بر فضای کار، متناسب با موضوع نبوده و عوامل بصری موجود پاسخ گوی نیاز موضوعی نیست.
– در پوستر موجود هیچ سمبل و نشانی از قالی و قالی بافی کاشان نیست!
– رنگ انتخابی هیچ تناسبی با موضوع، محیط و رنگ حاکم بر شهر و قالی کاشان ندارد !
– در بهره گیری نقوش، گل و بوته نهایت کج سلیقه گی و نا آشنایی با طراحی قالی نمایان است، بدون استثنا تمامی نقوش از نظر استیل صحیح طراحی گل و برگ، چرخش ها، نقطه زنی و رنگ گذاری اشتباه می باشند.
– ترکیب بندی ضعیف و انتخاب رنگ نامناسب، چیدمان نوشتار اشتباه و … همگی نشان از کم توجهی و نا آشنایی مسئولین مرتبط با مقوله هنر گرافیک و پوستر سازی دارد.
در کل پوستر نخستین جشنواره بین المللی فرش کاشان در حد تمرین یک فتوشاپ کار آماتور، بیشتر نمی تواند حرف و سخنی داشته باشد!
——————————————————————-
ديدگاه مجله صنعت كهن : قطعا فرش دستباف ميراث همه ماست . فرشي كه هميشه اگر كسي نام ايران را هم نشنيده باشد به ضمانت فرش دستباف ايراني ما را مي شناسد و فرشي كه نشان از لطافت و عشق سرانگشتان يكايك دختران و پسران اين مرز و بوم دارد.
خبري كه براي شما در اين بخش نقل كرديم جاي صحبت فراواني دارد و نمي توان آنرا به راحتي رد كرد و يا پذيرفت. آنچه براي ما نا مشخص است علت تندي اين مقاله واين انتقاد است كه در جاهايي نيز با كنايه هاي نامانوسي همراه شده. قطعا اين مجله كه همواره در كنار صنعت فرش ايران بوده است ديدگاه خود را بيان مي كند و قصد حمايت و يا نفي شخص يا گروهي را ندارد اما آنچه بايد گفت اين است كه آيا راه حل پيشبرد صنعت فرش ماشيني تخريب فرش دستباف است و ياهنر صنعت فرش دستباف بايد براي احقاق حقوق خود دست به دامن چنين انتقاداتي باشد؟ آيا مي توانيم شعور مخاطبين و خريداران فرش را ناديده بگيريم؟ آيا حضور فرش دستباف در كنار فرش ماشيني آنرا تخريب مي كند يا آنرا در مقام مقايسه قرار مي دهد؟ آيا وقتي خريدار فرش دستباف را با همه زيبايي و هنرش مي بيند و انگار همان طرح را در زير پايش دارد و در خانه اش پهن است اما از نوع ماشيني آه حسرتي مي كشد يا لبخند ميزند؟ اينها سوالاتي است كه نويسنده اين مقاله نيز بايد بدان فكر كند.
نمي توان دريافت نقدي بي رحمانه كه تيغ خود را از پوستر نمايشگاه هم گذرانده در پي چيست؟ آيا ديگران هم مثل ما فكر مي كنند؟ آيا بايد پوستر نمايشگاه دموتكس را هم نقد كرد؟ ما نميدانيم اما اگر اين طور باشد بازار نقد هم داغ تر مي شود. هر چند نمايشگاه كاشان با انتقاداتي از لحاظ اجرايي مواجه بود كه حتي بهانه اولين دوره برگزاري هم توجيه خوبي براي آن نيست اما آنچه را به ما ثابت كرد اين بود كه حضور فرش دستباف ايراني به عنوان كالايي نفيس در كنار فرش ماشيني ( به عنوان صنعتي قوي نه در ايران كه در جهان) نه تنها از ارزش آن نمي كاهد بلكه به آن جلا ميدهد. وقتي براي رسيدن به نظر مخاطب در گوشه اي با آنها خلوت مي كني مي بيني كه همه رنگ و جلاي فرش دستباف را به خاطر سپرده اند و مي خواهند با همان حس وحال وارد سالن فرش ماشيني شوند . جالب اينجاست كه حتي بعضي هايشان به قدري تيز بين و شايد خبره اند كه همان طرح فرش را در سالن ماشيني هم يافته باشند ولي در جواب سوال ما مي گويند: فرش دستباف يه چبز ديگست! باز هم پرسش هاي زيادي به جلوي چشم ما مي آيد كه جواب همه آنها معلوم است اما از حوصله خارج ميشود اگر بخواهيم جواب همه آنها را هم ذكر كنيم. سوال اينجاست كه آيا اين زن كه چادرش رنگ و رويي ندارد و دست و روي بچه اش هم نشسته و شوهرش تازه از يك روز كاري طاقت فرسا به نمايشگاه آمده هم مي تواند فرشي را كه دوست دارد بخرد؟ همه ما به اين اعتقاد داريم كه هر چيزي ارزش خودش را دارد و در عين حال نمي توان از قافله علم و تكنولوژي و رشد تقاضا هم عقب ماند. مشاهده آمار توليد فرش دستباف و تقاضا براي فرش درايران بسياري از حقيق را روشن مي سازد. بايد قبول كنيم كه هر دو اين بخش ها نيازمند توجه ويژه اي هستند و محصولات هركدام نيز مخاطبين خاص خود را دارند و بايد دست در دست هم به رشد صنعت فرش در ايران كمك كنيم.
به اميد آن روز