حكايت 200 سال خاموشي در حوزه مد و لباس
با حميد قبادي، دبير جشنواره هاي مد و لباس كشور
نويسنده: سيما رادمنش
چند سالي است ديگر واژه مد در بين مسئولان به عنوان يک تابو مطرح نيست و همه به اين اشتراک نظر رسيده اند که براي رواج لباس هايي با الگوهاي ايراني ـ اسلامي چاره اي جز پرداختن به صنعت مد و لباس در کشور وجود ندارد، اما اين که تا چه حد اين ضرورت در اجرا مورد توجه قرار گرفته و دستگاه ها خود را ملزم به همکاري در اين زمينه مي دانند، اتفاقات نشان مي دهد حوزه صنعت کشور که بايد پارچه مورد نياز توليد کنندگان پوشاک را فراهم کند، هنوز پيوندش با اين بخش بخوبي برقرار نشده است. کميته مد و لباس که مدت زماني از حياتش نمي گذرد، با برگزاري جشنواره هاي فجر مد و لباس و نمايشگاه هاي مد و لباس با رويکرد توجه به الگوهاي ايراني ـ اسلامي درصدد است با ايجاد همگرايي بين طراحان و توليد کنندگان پوشاک و پارچه طرح هاي منتخب را به توليد انبوه برساند. به گفته حميد قبادي ـ که مسئوليت دبيري جشنواره هاي مد و لباس را به عهده دارد و همچنين عضو هيات مديره بنياد ملي مد و لباس است ـ نتيجه اين نمايشگاه ها مثبت بوده و توانسته با ايجاد تنوع رنگ در لباس و ارائه طرح هاي جديد در نوع پوشش مردم تاثير گذار باشد، اما براي رسيدن به نتايج مطلوب بايد همه دستگاه ها همکاري کنند.
تاکنون دو جشنواره فجر مد و لباس و چند نمايشگاه در اين حوزه برگزار شده است. بازتاب و تاثير آن در نوع پوشش جامعه چقدر بوده است ؟
سال ها بود همه با موضوع و واژه مد و لباس با کمي احتياط برخورد مي کردند و اساسا با فاصله از کنارش رد مي شدند، اما موضوع مد و سبک زندگي به عنوان يکي از ارکان زندگي همواره يکي از نکاتي است که مردم خودآگاه و ناخودآگاه با آن روبه رو هستند و شرايط زندگي و اجتماعي مردم ارتباط تنگاتنگي با آن دارد. به تائيد کارشناسان، يکي از ارکان اساسي سبک زندگي، نوع پوشش و نحوه استفاده از لباس است.
پوشش و نحوه استفاده از لباس، شکل هاي مختلف و قالب هاي متنوعي مي تواند داشته باشد و مي توان گفت در اين حوزه تا چهار پنج سال قبل ساماندهي جدي وجود نداشت و خيلي غيرقابل انکار نيست که مردم دچار يک تقليد و بهره گرفتن از آثار مستمر و تکراري در سطح جامعه شدند و توليد کننده هم به تصور اين که مصرف کننده، توليد او را خواهد خريد با تکرار همان کارهاي قبلي مردم را به سمتي جلو مي برد که دچار روزمرگي شوند.
يعني معتقديد طرح هايي که در اين دو سال ارائه شده کمکي به تغيير شرايط کرده است ؟
به هر حال قدرت انتخاب مردم در حوزه مد و لباس محدود بود و هنوز هم خيلي اتفاق گسترده و تغييري اساسي را شاهد نيستيم، اما به هر حال اين موضوع به عنوان يک ضرورت و نياز جدي و مطالبه اساسي در بين مردم وجود داشت و خوشبختانه در اين مقطع به آن پاسخ داده شد و با تصويب قانون مد و لباس در سال 85 و تدوين آيين نامه هاي اجرايي، کارگروه ساماندهي مد و لباس با توجه به نيازي که در سطح جامعه وجود داشت، فعاليت خود را آغاز کرد و تاثير جدي هم در اين مرحله گذاشت. به عبارتي بحث رنگ يکي از نکاتي است که همواره بين مردم مورد سوال بوده است. خوشبختانه با برنامه ريزي اي که در اين يک سال گذشته صورت گرفت موضوع رنگ بخوبي در ميان جامعه توانست جاي خود را باز کند و الان عملاشاهد تنوع رنگ در پوشش جامعه هستيم و در بسياري از فروشگاه هاي لباس مي بينيم انواع لباس هاي فاخر و رنگارنگ عرضه مي شود. بر اين باورم که چنين اتفاقي محصول فعاليت هاي يکي دو ساله کارگروه مد و لباس و عملکرد جشنواره هاي اخير است که چنين موضوعي را ـ که قبلاچندان پسنديده نمي دانستند ـ رواج يافته است.
البته چنين دستاوردي فقط به تلاش يک سازمان و نهاد برنمي گردد. ما براي همين مساله رنگ حضور دوستان و مديران عالي رتبه نيروي انتظامي، کارشناسان حوزه عفاف و حجاب و کارشناسان حوزه شوراي عالي انقلاب فرهنگي را در جلسات داشتيم و نظرات آنها را درباره رنگ در جلسات مشورتي و بازديدهاي ميداني گرفتيم و بعد از آن توانستيم اين مساله را جاري و ساري کنيم. در نمايشگاه آبان سال گذشته نيز وقتي کارها در تالار وحدت به نمايش درآمد، شاهد آثار متنوع و رنگارنگ بوديم و طي بازديد هايي که از سوي نهادها و سازمان ها صورت گرفت همه عزيزان در اين نظر که رنگ هيچ ممنوعيت و محدوديتي ندارد، مشترک بودند و تاکيدشان فقط بر اسلامي و فاخر بودن لباس بود و تنوع و رنگارنگي هيچ ايرادي در استفاده در پوشش مردم ندارد.
غير از بحث رنگ، طرح ها و مدل هايي که در اين جشنواره ها ارائه شده توانست در نوع پوشش جامعه راه باز کند ؟
اولين و مهم ترين اقدام که نتايج نمايشگاه ها و جشنواره هاي برگزار شده بود، تنوع رنگ لباس ها بود. خوشبختانه کارهايي که در اين مدت ارائه شد باعث شده هويتي وارد اين حوزه شود به همين تناسب، طراحان در منظومه توليد آثار نقش خودشان را ايفا مي کنند؛ يعني شايد پيش از اين طراح نقش با برشکار خيلي فرق نمي کرد، ولي الان طراح نقش خودش را پيدا کرده. بنابراين ايده و طرح وقتي منجر به خلق يک اثر مي شود به عنوان يک اثر هنري و فرهنگي در جامعه تلقي مي شود. در واقع ما سال 91 ، شاهد خلق آثاري مبتني بر رويکرد هنري و فرهنگي در جامعه بوديم و صرف نظر از اين که آيا همه اين آثار در جامعه از مسير طراحي ما عبور کرده يا نه، ولي شاهد هستيم متاثر از اين طرح ها بوده است. يعني آن نقش فرهنگي که جريان مد و لباس مي تواند ايفا کند در اين مقطع آزمايش خود را پس داده و حتي آثاري متاثر از طرح هاي برگزيده جشنواره فجر91 و نمايشگاه آبان سال گذشته توسط توليد کنندگان به بازار عرضه شده است.
بر چه مبنايي مي گوييد پوشاک توليدي متاثر ازطرح هاي برگزيده جشنواره هاي مد و لباس بوده است ؟
رصد ميداني کاملاموضوع را تائيد مي کند، البته بر اساس يک پژوهش علمي که بخواهم عرض کنم، نيست و مبتني بر بررسي ميداني در حوزه هاي مختلف است. از همه مهم تر در جشنواره فجر سال گذشته شاهد افزايش ميزان استقبال مردم و فروش لباس هاي توليد انبوه شده از آثار برگزيده و آثاري که موفق به دريافت شناسه شيما شدند، بوديم. در واقع، جشنواره سال گذشته براي اولين بار آثار برگزيده کاربردي را وارد بازار کرد.
شما مي گوييد در کارگروه هاي مد و لباس، نماينده نيروي انتظامي هم شرکت دارد و در تنوع رنگ و مدل به اتفاق نظرهايي رسيديد، اما در برخي مقاطع شنيده مي شود برخي از افراد نيروي انتظامي گاهي با همين مدل هاي تائيد شده که برتن مردم است برخورد سليقه اي مي کنند. چرا چنين برخوردهايي صورت مي گيرد ؟
اين برخوردها به نحوه استفاده برمي گردد. اگر گاهي برخوردهايي صورت مي گيرد به دليل استفاده سليقه اي از پوشاک است، نه برخورد سليقه اي ماموران. به عبارتي، ممکن است لباسي که از سوي فرد استفاده مي شود در اندازه اي کوچک تر از آن چيزي که براي فرد طراحي شده است باشد، در نتيجه کوتاه و تنگ شدن آن مي تواند مشکل ايجاد کند، يا نه ممکن است فردي پوشش لباسش مناسب باشد، اما از نظر پوشش سر مشکل داشته باشد، البته من حدود آن را ترسيم نمي کنم و حتي ممکن است به دليل ديگري مورد برخورد نيروي انتظامي قرار گيرد. اما بايد بگويم اگر همکاري نيروي انتظامي نبود، ما شاهد تنوع رنگ و مدل در سطح جامعه نبوديم. در ساختار اصلي، نيروي انتظامي با ما همراه است همچنان که در جشنواره فجرمدو لباس مقامات نيروي انتظامي هم اعلام کردند مدل هايي که رسما موفق به دريافت نشان شيما مي شوند مورد تائيد ما هستند و کم وبيش هم اين همکاري وجود دارد. همين جا بايد اعلام کنم نيروي انتظامي در برخي موارد از ما جلوتر است، ولي در چارچوب ضوابط قانوني.
هم اکنون در صدور مجوزهايي که به آن مي پردازيم، نيروي انتظامي با ما کاملاهماهنگ است و بر راه اندازي هرچه زودتر مرکز صدور مجوزهاي مد و لباس کشور تاکيد دارد. ما در مورد سايت هاي مد و لباس اصرار داريم اين سايت هاي قانوني راه اندازي شود و افزايش پيدا کند تا بتواند درباره آثار برگزيده و لباس هايي که در چارچوب الگوهاي ايراني ـ اسلامي توليد مي شوند، اطلاع رساني شود و مي توان گفت در اين زمينه نيروي انتظامي با ما همکار است.
اکنون چه تعداد طرح کد شيما گرفته است ؟
همان طور که مي دانيد، مسير شيما محدود به جشنواره ها نيست. در طول سال اين مسير فعال است و ما اطلاع رساني بيشتري را در اين زمينه در دستور کار داريم. ما در جشنواره فجر گذشته حدود 1200 لباس را شاهد بوديم که در دو بخش نمايش و فروش موفق شدند نشان شيما را دريافت کنند، البته ثبت اطلاعات ما بيشتر از اين بود. نشان شيما چارچوبي دارد که بيشتر از همه منافع آن متوجه مصرف کننده است. اين نشان به لباسي اطلاق مي شود که آن فرم ها و فاکتورهاي لازم را که در سيستم وجود دارد مثل جنس، کيفيت، دوخت، مشخصات طراح، رنگ و… رعايت کرده باشد و به عبارتي با اين مشخصه پارچه داراي شناسنامه مي شود و در سيستم شيما درج مي شود.
به گفته شما استقبال از طرح هاي ارائه شده در جشنواره فجر گذشته از سوي مردم بالابود. تا به حال چه تعداد طرح مورد توجه توليد کنندگان براي توليد انبوه قرار گرفته است ؟
130 طرح ارائه شده مورد استقبال قرار گرفت و به توليد انبوه رسيد. در واقع، طرح هايي که در نمايشگاه و جشنواره فجر سال 90 و نمايشگاه آبان 91 ارائه شده بود، منجر به آن شدکه بيش از 220 هزار عدد لباس در طرح هاي مختلف در اسفند سال گذشته عرضه شود. به هر حال، 220 هزار قطعه لباس رقم بالايي براي گام اوليه است. اگر چه اين تعداد نسبت به حجم مصرف کل رقم بالايي نيست، اما عدد تاثير گذاري است؛ چرا که هر يک از130 طرح ارائه شده طرح پايه محسوب مي شود و معتقدم بسياري از لباس هايي که بعدا طراحي شده متاثر از اين طرح ها بوده است يعني استفاده از نمادهاي ايراني، بلند بودن لباس ها و تنوع رنگ ها همه متاثر از اين طرح ها بوده است. مي توان گفت تعداد مدل هاي اصلي که معمولاهر سال وارد جامعه مي شود، محدود است و کاري که اين جشنواره ها انجام مي دهد کمک مي کند تعداد مدل ها ارتقا پيدا کند. مدل ها به معني پايه معمولامحدود است.
وقتي به يک فروشگاه سر مي زنيد ممکن است مدل هاي مختلفي ببينيد، اما وقتي دقت مي کنيد شايد تفاوت چنداني با هم نکنند. فقط در هر کدام تغييرات کوچکي داده شده است و عمدتا متاثر از يک طرح هاي محدود هستند. اين 130 طرحي که مي گوييم، 130 طرح پايه است که مي تواند مبناي صدها طرح ديگر باشد. به نظرم اين اتفاق در حال حاضر افتاده است.
اما در جشنواره هايي که برگزار شد برخي بازديد گنندگان بر اين باور بودند که خيلي از اين طرح ها کاربردي نبود .
شايد منظورشان طرح هاي بخش نمايش بوده است.
اما اگر در بخش فروش هم توجه مي کرديم کارهايي ارائه شده بود که توليد کننده مجبور شده بود با توجه به سليقه بازار تغييراتي در طرح هاي برگزيده نمايشگاه هاي قبلي انجام دهد. اين در حالي است که در کشورهايي که حرفي در صنعت مد و لباس دارند، طرحي که ارائه و انتخاب مي شود به نام يک برند مشخص به توليد انبوه مي رسد و اين نشان مي دهد هنوز فاصله زيادي بين طراحان با تو جه به سليقه بازار وجود دارد و نکته بعدي بالابودن قيمت تمام شده بود که برخي لباس هاي سنتي از قيمت قابل توجهي برخوردار بود که همين مساله باعث مي شد بسياري قدرت خريد لازم را نداشته باشند. چطور مي توان کارهايي را راهي بازار کرد که علاوه بر استفاده از نشانه هاي ايران و هنر هاي سنتي قيمت تمام شده را نيز کاهش داد ؟
ما در جشنواره فجر، لباس گرانقيمتي را که خارج از قاعده باشد نداشتيم. اين اتهامي که به ما وارد و گفته شد قيمت لباس هاي ارائه شده حتي به چند ميليون تومان مي رسيد، خبري اشتباه بود. لباس هايي که عرضه شد بيش از 220 هزار تومان قيمت نداشت. يعني محدوده قيمتي از 40 هزار تا 220 هزار تومان بود که همين لباس هاي 200 هزار توماني در مزون هاي شخصي بالاي چهارصد، پانصد هزار تومان عرضه مي شد، اما با تاکيد خود ستاد برگزاري اين جشنواره با قيمت حداقلي به فروش رفت. لباس هايي گفته مي شد قيمت يک تا چند ميليوني داشت براي بخش نمايش استان ها و بخش بين الملل بود و طبيعي است که لباس هاي تاريخي با نمادهاي اصيل ايراني که کاملامبتني بر کار دست باشد، قيمتي بالاداشته باشند. البته اين لباس ها در بخش فروش عرضه نشده بود و وقتي از متصدي غرفه قيمت آن لباس سوال مي شد، مي گفتند اگر عرضه شود قيمتش ميليوني است. در غرفه بين الملل کشور اندونزي هم لباس هاي گراني گذاشته شده بود که فروش نرفت و فقط در بخش نمايش بود.
در مورد غير کاربردي بودن طرح ها چطور ؟
نکته اي که شما به آن اشاره کرديد، درست بوده و نکته کليدي است. يکي از مشکلات ما که البته در حال کم شدن است، نزديک شدن نگاه هاي فني طراحان به توليدکنندگان است و متقابلانگاه هاي هنري و به اصطلاح حرفه اي توليد کنندگان به طراحان. يعني يک رابطه دو سويه بايد فراهم شود، يعني طراح بايد طرحي ارائه کند که علاوه بر اين که واجد ويژگي هاي فرهنگي، اسلامي، ايراني و هنري است از طرف ديگر قيمت تمام شده پايين تري داشته باشد و يکي از دلايلي که ما در کاربردي کردن آثار با تاخير مواجه بوديم، همين مساله بود.
خوشبختانه اين نگاه دارد به هم نزديک مي شود تا علاوه بر حفظ ويژگي هاي ايراني ـ اسلامي، جنبه بازار و تجاري بودنش را هم حفظ کند. اما تاکيد مي کنم خيلي طبيعي است که براي يک لباس خوب، ارزشمند و با کيفيت کمي نسبت به لباس هاي ديگر وجه بيشتري پرداخت شود. چون بحث کيفيت، دوخت پارچه و کارهاي انجام شده روي قيمت تاثير دارد و اين به معني گرانفروشي نيست، طبيعتا لباس فاخر بايد قيمتش پرداخت شود و دنبال اين هستيم با کمک برخي دستگاه ها قيمت تمام شده را کاهش دهيم. اين کار زماني نتيجه مي دهد که در مسير صنعتي شدن قرار بگيريم. به هر حال، ملحقات و جنس خود پارچه مهم است. فکر مي کنم اين امر در حال انجام شدن است و استفاده از پارچه تافته و حرير يکي از کارهايي است که از سال گذشته شروع شد. چراکه نوع پارچه ها و صنعتي شدن توليد آن و استفاده از پارچه هاي صنعتي کمک کرد قيمت تمام شده را پايين بياوريم.
متاسفانه ما در صنعت مد و لباس که بايد همه بخش ها به عنوان يک زنجيره به هم متصل شده و به کمک هم بيايند، مي بينيم بخش صنعت نساجي ما با وجود ظرفيت هاي بسيار ارتباط مناسبي با بخش طراحي و توليد لباس ندارد و گفته مي شود عمده پارچه مورد نياز توليد پوشاک وارداتي است که با افزايش قيمت ارز هم به نوعي قيمت تمام شده پوشاک افزايش پيدا مي کند. چه مذاکراتي را با انجمن صنايع نساجي و وزارت صنعت، معدن و تجارت انجام داديد تا مواد اوليه مورد نياز صنعت پوشاک ازداخل تامين شود ؟
البته من به اين بدبيني نيستم و اين نظر نتيجه جلساتي است که با هردو گروه توليد کننده لباس و پارچه داشتم، اما اين به آن معني نيست که مشکلي وجود ندارد. معتقدم بخش عمده اي از ظرفيت نساجي ما در اختيار صنعت توليد پوشاک ما نيست و آن به اين معني نيست که ما نمي توانيم پارچه مورد نيازرا توليد کنيم، در واقع مي توان گفت بين توليد کننده پارچه و پوشاک تعامل لازم وجود ندارد، يعني صنعت پارچه ما از نياز توليد کننده پوشاک مطلع نيست و صنعت پوشاک ما هم از ظرفيت صنعت نساجي ما اطلاع ندارد. به فرض همين الان شعربافي که پارچه خاصي است در استان اصفهان بويژه کاشان در حال توليد است يک ظرفيت سنتي است که وجود دارد.
نمونه هاي اين پارچه وقتي به نمايشگاه آمد مورد استقبال مردم قرار گرفت. آيا اگر توليد کنندگان حرفه اي ما از موضوع اطلاع داشته باشند و آن را بشناسند موافق به استفاده از آن نيستند؟ برخي ممکن است بگويند اين ظرفيت وجود ندارد، اما من مي گويم اين ظرفيت وجود دارد و اگر کارگاه هاي خانگي و دستي که در کاشان وجود دارد و متاسفانه رو به انقراض مي رود، بياييم و با يک ساز و کار منطقي احيا کنيم درواقع يک نوع هويت ايراني ـ اسلامي را احيا کرديم.
موضوع همين است که از اين ظرفيت استفاده نمي شود. کارگروه مد و لباس براي ايجاد اين تعامل و ارتباط چه اقداماتي انجام داده است ؟
روزي که ما در جشنواره فجر حضور بخش هاي صنعتي را برنامه ريزي مي کرديم، خيلي ها مي گفتند صنعت چه ارتباطي با نمايشگاه مد و لباس دارد، در صورتي که کريدور اصلي مد و لباس ما صنعت است؛ يعني اگر ما بخواهيم مد و لباس خوب داشته باشيم بايد زيرساخت هاي خوب داشته باشيم و يکي از زيرساخت ها صنعت است. ما يکي از بخش هايي را که در جشنواره داشتيم بخش سازمان ها و نهادها بود.
يکي از دستگاه ها پرسيد اصلاما براي چه در اين جشنواره شرکت کرديم و من گفتم يکي از کمترين کارها اين است که در اين جشنواره غير از چادر و پوشش سر حدود 450 نوع مانتو و لباس نمايش داده مي شود و شما زحمت بکشيد چند نفر را به عنوان نماينده و کارشناس پارچه بفرستيد تا اين 450 مدل پايه را ببينند و بررسي کنند چون همين مدل ها مي تواند دستمايه توليد ميليون ها قطعه لباس در کشور باشد و من پيشنهاد کردم چند کارشناس پارچه بفرستند تا اين مدل ها را آناليز کنند و مثلابگويند مي شود 10 يا 30 نوع پارچه و بر اساس اين نوع پارچه شرايط کشور را ارزيابي کنيم؛ يعني کسي که پارچه و از آن طرف کارخانه ها را بشناسد، مي تواند توليد کنندگان را مطلع کند که به فرض نساجي قائمشهر مي تواند اين نوع پارچه را تحويل جامعه دهد.
يکي از مشکلات ما در طرح هايي که ارائه مي شود اين است که طراح ما به صورت تک الگو يک مدل را براي جشنواره تهيه مي کند؛ يعني از يک پارچه و يراقي خاص استفاده شده که ممکن است از آن به اندازه کافي در بازار براي توليد انبوه وجود نداشته باشد . دستگاه هاي مربوط براي ايجاد تعامل و حل مشکل بخش هاي مختلف تا چه حد همکاري کردند ؟
موضوعي که اشاره کرديد درست است، اما متاسفانه هيچ گونه همکاري شايسته اي را از سوي دستگاه ها نداريم و فقط شعارش را مي دهيم. موضوعي که به آن اشاره کردم، کمترين کاري بود که دستگاه ها مي توانستند انجام دهند و کارشناسان خود را به جشنواره مد و لباس بفرستند تا براي اطلاع از پارچه مورد نياز و ايجاد پل ارتباطي بين کارخانه هاي توليد پارچه با طراحان پارچه و توليد کنندگان پوشاک همکاري کنند. توليد کننده مي گويد براي اين که قيمت تمام شده پوشاک کاهش يابد بايد تعرفه ورود پارچه کاهش يابد که اين ديدگاه مبتني برتفکر توليد کننده پوشاک است، اما واقعيت اين است که بخشي از آن را مي توانيم از توليد داخلي تامين کنيم. نياز به کار کارشناسي دارد تا بگويند از اين مدل هايي که تهيه شده مثلاما 50 نوع پارچه را در داخل توليد مي کنيم و 20 مدلش را نداريم و بررسي مي کنيم آيا از اين 20 مدلي که توليد نمي شود، ظرفيت توليد آن در کشور هست يا خير. اگر نيست تعرفه واردات اين 20 مدل را پايين بياوريم و سپس در يک فرآيند چند ساله امکان توليدش را فراهم کنيم. متاسفانه اين کار کارشناسي در حوزه پارچه رخ نداده است.
در جلساتي که با مسئولان وزارت صنايع و انجمن صنايع نساجي داشتيد حرفشان چه بود؟
توليد کننده پوشاک مي گويد تعرفه ورود پارچه کاهش يابد. بخش صنعت مي گويد تعرفه کاهش نيابد. ما پارچه توليد داخل داريم در نتيجه نبود ارتباط منطقي بين اين دو بخش و ناآگاهي از داشته ها و نياز ها به قاچاق منجر مي شود. به هر حال، نياز مردم غير قابل انکار است. نمي توانيم به مردم بگوييم لباس و پارچه خوب استفاده نکنيد، چون اين اتفاق مي افتد. توليد کننده هم مجبور است به هرحال توليد کند.
با توجه به جلساتي که بارها گذاشته شده و دستگاه ها هنوز به آن اشتراک نظر و توجه و همکاري در اين حوزه نرسيدند آيا مي توانيم بگوييم کاري که درحوزه مد و لباس شروع شده به نوعي با اين روند به شکست مي انجامد ؟
اصلامن به شکست فکر نمي کنم و موفقيت هايي را که در حوزه لباس وجود دارد اگر بخواهيم بشماريم بسيار است. به هر حال اين کار نياز به آن دارد که مرحله به مرحله جلو برويم و کاري را که سال هاي سال اتفاق نيفتاده است شروع کرديم. جشنواره فجر را نه به اين دليل که ما برگزار کرديم، بلکه به تائيد بسياري از افراد راه چند ساله را در جشنواره فجر سال گذشته طي کرديم و جشنواره اي را که مي توانست هفت هشت سال بعد به اين قواره برسد را برگزار کرديم. اين نه به معني قدرتمندي مجموعه، بلکه به معني داشتن ظرفيت کلان در حوزه مد و لباس است و نزديک شدن تفکرات و ايده هاي دست اندرکاران اين حوزه به يکديگر است. ما در همين جشنواره فجر سال گذشته ده ها جلسه هم انديشي را برگزارکرديم، البته نه هم انديشي براي ميوه خوردن و احوالپرسي، بلکه جلساتي جدي تا همه بدانند درد هر بخش چيست و راهکار حل مشکلات کجاست. يعني طراح، توليد کننده و صنعت از مسائل هم مطلع شوند و دانشگاه ها نيز بدانند کجاي منظومه مد و لباس کشور قرار دارند. جالب است بدانيد در همين جلسات مشخص شد ما 75 مرکز علمي و دانشگاهي در کشور داريم که در مقطع کارشناسي و دو سه تا هم در مقطع کارشناسي ارشد در سه حوزه طراحي لباس، پارچه و دوخت دارند کار مي کنند و براي اولين بار در جامعه اين موضوع مطرح شد.
به هر حال صرف برگزار کردن اين جلسات بدون اين که خروجي داشته باشد، دردي دوا نمي کند و اگر همکاري دستگاه ها نباشد عملانتيجه اي نخواهيم گرفت .
به هر حال شروع شده است. ما 200 سال در حوزه مد و لباس خاموش و در فرهنگسازي حوزه لباس تعطيل بوده ايم و مصرف کننده فرهنگ ديگران بوده ايم. در 35 سال گذشته هم تلاش کرديم، ولي دستاورد و فرآيند جدي به مردم تحويل نداديم. مي شود گفت طي سه چهار سال اين اتفاقات مهم رخ داده است. معتقديم با گام هايي که آغاز شده جريان رو به موفقيت است و جهش هايي با کمک دست اندرکاران اتفاق افتاده که قابل تقدير است.
خيلي از کارشناسان، برگزاري نمايش هاي زنده لباس را در فرهنگسازي موثر مي دانند. چرا در اين زمينه کم کاري و سختگيري شده است ؟
مرکز صدور مجوزهاي مد و لباس در کارگروه ساماندهي مد و لباس در حال راه اندازي است و ما شکل هاي مختلف اطلاع رساني براي موضوع مد و لباس را طراحي کرديم که يکي از موارد آن، برگزاري نمايش هاي زنده مد و لباس است. علاوه بر آن، نمايشگاه هاي مد و لباس، ژورنال و سايت هاي مد و لباس، بروشور و اقلام تبليغاتي مد و لباس از ديگر روش هايي است که آيين نامه آنها تدوين و تصويب شده و اطلاع رساني اش از هفته بعد آغاز مي شود. همچنين موسسات تک منظوره مد و لباس هم دارد راه مي افتد و بتازگي مجوز دريافت کرد و آن بحث هويت دادن که عرض کردم همين جاست. معتقدم فعاليت هاي حوزه فرهنگي بايد مبتني بر کارکرد اهالي و دست اندرکاران اين حوزه باشد و دولت و نهادهاي دولتي بايد سياستگذار و تسهيل کننده شرايط باشند، نه مداخله کننده.
ما به عنوان دستگاه دولتي بايد شرايط زيستن مجموعه هايي را که با مد و لباس مرتبط هستند، فراهم کنيم. ما تا سال هاي قبل به واقعيت مد و لباس در هيچ يک از ابعاد هنري و فرهنگي توجه نداشتيم و فقط به عنوان صرف پوشش توجه مي کرديم، ولي نه به معني آن که استفاده هاي اجتماعي و فاکتورهاي اجتماعي و فرهنگي و سبک زندگي مطرح است. فقط صرف پوشش بود، اما در دهه هاي اخير سبک زندگي و بحث مد در زندگي يک بحث جدي است و اين مي شود مطالبه. اين مطالبه بايد هويت پيدا کند و بايد توسط دست اندرکاران اين حوزه جلو برود و در خيلي از حوزه هاي فرهنگي شاهد هستيم که موفقيت به دست آمده است. کمي دقت کنيم، مي بينيم اين موفقيت حاکي از وجود نهادها و تشکل هاي صنفي غيردولتي است و در حوزه مد و لباس بايد اين اتفاق رخ دهد.
معتقدم کارهايي که شروع شده کمک مي کند آن هويت ايجاد شود. معتقدم حتي مزون هايي که در کشور وجود دارد در سيکل مد و لباس کشور قرار گيرند، شناسنامه دار شوند و هويت بگيرند. من شخصا معتقدم مزون ها مولد آثار فاخر در جامعه هستند. اين در حالي است که ما همواره نگاهمان به مزون ها احتياط آميز بوده است در صورتي که با اطمينان مي توانم بگويم بسياري از مزون ها، مزون هاي انديشمند، فرهنگي فاخر و مبتکر است و آثار جديدي را به جامعه ارائه مي دهد و اگر در سال هاي گذشته کورسويي در ارائه لباس هاي زيبا ديده مي شد، محصول فرآيند مزوني در کشور بوده است؛ البته اين به معني تائيد عملکرد همه آنها نيست.
البته خيلي از اين مزون ها زيرزميني برگزار مي شود.
بله بيشتر آنها چه خوب و چه بد زيرزميني برگزار مي شود. البته من موافق واژه زيرزميني نيستم. به نظرم همه داراي هويت منطقي هستند و تلاش مي کنند در اين منظومه مد و لباس کارهاي خوبي ارائه دهند.
شايد برخورد مسئولان باعث شده فعاليت شان زيرزميني شود .
برخورد مسئولان نه، اما فکر مي کنم پاسخ ندادن به مطالبه اي که در اين زمينه وجود داشت، باعث شده است و فکر مي کنم با فعاليت هاي خوبي که در حوزه مد و لباس مي شود، آرام آرام اين نگاه تغيير يابد و کارهاي خوبي صورت بگيرد.