اخبار نساجی

گلایه‌های تنها بازمانده هنر «موج‌بافی»: من مانده‌ام و حجره‌ام

 

قزوین- کشتی تنها بازمانده هنر فراموش‌شده «موج بافی» قزوین در تلاطم نامهربانی‌ها به‌گل‌نشسته است تا این هنرمند بگوید: بی‌توجهی به احیاء می‌تواند چراغ این هنر اصیل را برای همیشه خاموش کند.

خبرگزاری مهر- گروه استان‌ها: کیسه پشم‌های ریسیده شده را خسته از روی دوش برمی‌دارد و نگاهی به کارگاه‌هایی می‌اندازد که در انتهای چهارسوق بازار بزرگ شهر کنارهم صف‌کشیده‌ و پارچه‌های دست‌بافتی که رنگ‌به‌رنگ بر دیوار کارگاه استادکاران نقش بسته‌اند.

صدای رد شدن دوک بر جان تارهای موج و کوفتن شانه بر روی پودهایی که رنگ‌ به‌رنگ کنار هم قد می‌کشند تا صلابت کوهستان‌های طارم، حکایت پر رمزو راز الموت، رنگارنگی تاک‌های تاکستان و گرمای خاک تفتیده بویین‌زهرا، خستگی روزهای سخت کار را از روی دوشش بردارد و پشم‌های ریسیده‌اش با هنر بی‌بدیل استادکار قزوینی بقچه‌ای شود برای رختخواب نوعروسش و یا پوششی برای کرسی زمستانش تا گرما در جان زندگی‌ اش جا خوش کند.

این تصویر آشنای روزهایی است نه‌چندان دور که هنرهای دستی روی دستمان نمانده بود و صدای چرخ‌دنده‌های صنعتی شدن شهرها به کارگاه‌های متعدد «موج بافی» پایتخت ۵۰ ساله جغرافیای این سرزمین نرسیده بود.

آیا میدانستید مجله نساجی کهن تنها مجله تخصصی فرش ماشینی و نساجی ایران است؟ نسخه پی دی اف آخرین مجلات از اینجا قابل دریافت است.

حالا هنر این روزهایمان چشم دوختن به مغازه کوچک «احمد بامشاد» تنها بافنده موج قزوینی، دریکی از حجره‌های کوچه میراث، خیابان نادری است تا ببینیم پیرمرد ذوق ذوق استخوان‌هایش را می‌گذارد، دست‌های لرزانش دوک را از لای پشم‌های چینی رد کند تا چشممان به طرح‌های گل صندوقی، ملیله و گل خشتی روشن شود یا نه.

 

* آقای بامشاد «موج بافی» از چه اصالتی برخوردار است؟

با گذشت بیش از ۷۰ سال از عمرم در موج بافی باید بگویم این هنر یکی از زیرشاخه‌های هنر نساجی است که ویژه عده‌ای خاص بوده و توسط مردها در کارگاه‌ها انجام می‌شد. از عصر صفوی این هنر در قزوین رونق داشته است تا سال‌های قبل؛ غیر از من «عبدالله آردِه» هم بود و حالا من ماندم و حجره‌ای که میراث فرهنگی قزوین برای احیای این هنر به من داده است تا شاگرد تربیت کنم.

* وجه‌تسمیه این هنر چیست؟

به دلیل طرح‌های زیگزاگ که بر روی پارچه نقش می‌بندد به این هنر نساجی «موج» می‌گویند، ازنظر نزدیکی به هنرهایی ازاین‌دست، این هنر به چادرشب نزدیک است ولی ازنظر طرح و ترکیب‌بندی از چادر شب پیچیده‌تر است و دست بافته‌ای نرم و سبک است که در عرض‌های ۶۰ تا ۸۰ سانتی‌متر تهیه می‌شود و با توجه به کاربردهای مختلف، گاهی در قطعات یکدست کناره‌ هم چیده و دوخته می‌شود تا به عرض موردنظر که معمولاً برای مصارف لحاف‌کرسی است برسد.

* شما به‌عنوان تنها بازمانده هنر موج بافی قزوین این هنر را از چه کسی یاد گرفتید؟

این هنر را به‌صورت تجربی از پدرم آموختم، در روزهایی که این هنر رونق داشت پدرم یک کارگاه موج بافی داشت که در آن کارگاه شاگردان و کارگران زیادی مشغول آموزش و کار بودند و من هم به تبعیت از پیشه پدر و علاقه‌ای که به این حرفه داشتم به این هنر روی آوردم.

نزدیک به چهل سال پیش چون این نوع بافت کاربردهای زیادی داشت مردم استقبال بیشتری می‌کردند به همین دلیل کارگاه‌های متعددی در بازار به این کار اشتغال داشتند و تا آنجا که به خاطر دارم نزدیک به ۱۲ تا ۱۴ دهنه کارگاه در بازار قزوین داشتیم که مردم شهر و عمده روستاییان سفارش کار می‌دادند چرا که جنس الیاف پشم و این کالا ارزان بود و استحکام خوبی داشت و نرم و سبک هم بود.

* درگذشته چه کسانی بیشتر از «موج» استفاده می‌کردند؟

روستاییان بیشتر برای رختخواب‌پیچ و رویه لحاف‌کرسی از آن استفاده می‌کردند، در شهر هم علاوه بر این‌ها برای تزیین مورداستفاده قرار می‌گرفت.

تمرکز این هنر در شهر قزوین بود و در آن روزها معدود افرادی در منطقه بویین‌زهرا این نوع بافت را انجام می‌دادند که به لحاظ رنگ و طرح با آنچه در قزوین تولید می‌شود کار متفاوتی ارائه می‌کردند که کار نهایی به اشکال چهارخانه های درشت در رنگ‌های سبز و نارنجی تهیه می‌شد و ازنظر تنوع کار و رنگ با محصولات قزوین قابل‌مقایسه نبود.

* موج بافی چه طرح‌ها و نقوشی داشت؟ مقدمات آنچه بود؟

شطرنجی ساده، گل پتویی، چشم‌بلبلی، گل صندوقی، جناقی، اریب، ملیله‌کاری و خشتی از طرح‌ها و نقوش رایج در این نوع بافت بود.

مقدمات بافندگی شامل اصول بافت، تشکیل دهنه کار، پودگذاری، دفتین زدن، دفتین، شانه، وردها (میل میلک)، پدال (پا تخته)، ساز و قرقره، غلط پارچه پیچ، غلط چلِه پیچ (اسنوا)، ماکو، ماسوره، متید، دستگاه ماسوره‌پیچ است.

در خصوص مواد اولیه کار باید گفت که مواد اولیه پشم‌های ریسیده رنگ‌شده بود که آن روزها در کارگاه‌های رنگرزی کوچکی در بازار تهیه می‌شد، گاهی هم نخ را خود روستاییان بارنگ‌های طبیعی رنگ می‌کردند و در اختیار کارگاه قرار می‌دادند، حالا همه‌چیز حاضری است و گاه زیردستمان الیاف چینی هم می‌رسد.

درگذشته مردم با خرید محصولات تولیدی حمایت زیادی از این هنر می‌کردند ولی امروز رو آوردن مردم به منسوجات صنعتی سبب شده تا حمایتی از این هنر روبه‌زوال نشود و همین امر موجب می‌شود شاگردی هم برای یادگیری این هنر انگیزه‌ای نداشته باشد؛ چراکه تا وقتی هنر برای هنرمندان تولید درآمد نکند محکوم‌ به نابودی است.

* آیا برای جلوگیری از فراموشی این هنر موروثی اصول کار را به فرزندان خود یا کسان دیگری آموزش داده‌اید؟

پسرم به این موضوع علاقه‌مند است ولی فراموش‌نشدن هنر موج بافی به حمایت مردم بستگی دارد در غیر این صورت من به‌تنهایی قادر نیستم از نابودی این هنر جلوگیری کنم زیرا نمی‌توان شرایط زندگی را به اقتصاد نیم‌بند این هنر وابسته کرد و نه‌تنها خودم بلکه معدود شاگردانم نیز همین شرایط رادارند.

برای بافتن یک پتو باید دو روز وقت بگذارم ولی بعد از فروش محصول درآمد مناسبی به دست نمی‌آید، درحالی‌که قیمت محصول تمام‌شده از یک نمونه پتوی چینی بی‌کیفیت که با یک‌بار شست‌وشو دیگر قابل‌استفاده نیست بیشتر نیست، درحالی‌که رنگ‌های به‌کاررفته در این محصول کاملاً طبیعی و از جنس الیاف طبیعی است و به مرور زمان از بین نمی‌رود و ارزش بالایی دارد.

* برای جلوگیری از نابودی این هنر زیبا چه باید کرد؟

موج بافی مدتی است که به طور رسمی به نام قزوین ثبت‌شده است و خودم نیز درزمینهٔ ثبت آن تلاش زیادی کردم و طی این سال تا هنر موج بافی را با کمک میراث فرهنگی حفظ و تا حدودی گسترش دادم و با معدود شاگردانی که در شرف آموزش دارم امیدوارم مانع از بین رفتن این هنر بومی و اصیل شوم ولی این امر مستلزم حمایت‌های دولتی است.

هرچند فضای فعلی به همت اداره کل میراث فرهنگی برای حفظ این هنر به من داده‌ شده تا این هنر را بسط دهم ولی اگر مردم و مسئولان با خرید این نوع محصولات از ما حمایت نکنند کار از پیش نمی‌رود؛ همچنین به دلیل اینکه هیچ مستند و کتابی از روش کار موجود نیست؛ اگر این تجربه انتقال نیابد، با مرگ من این هنر از بین خواهد رفت.

نگذاریم هنر زیبای موج بافی در قزوین فراموش شود

حالا که سلطه کالاهای ماشینی و میل سیری‌ناپذیر دنیای مدرنیته؛ هنر را بر انگشتان صنایع‌دستی خشکانده باید دید آیا ثبت و احیای این هنر روبه‌زوال می‌تواند با بسترسازی برای دیده شدن و قرار گرفتنش در سبد خرید مردم، حیات را به پیکر رو به احتضار این هنر برگرداند یا اینکه کشتی تنها بازمانده هنر موج بافی قزوین نیز مانند سایر هنرهای فراموش شده در تلاطم نامهربانی همشهری‌هایش به ساحل ثبات نرسیده به گل می‌نشیند.

حمایت از هنر «موج بافی» با برگزاری کلاس‌های آموزشی از سوی میراث فرهنگی و حمایت مالی برای تأمین مواد اولیه و بافت این کالا، بازاریابی و فروش و تبلیغ آن برای قرار گرفتن در سبد زندگی، هدیه دادن در مراسم و جلسات رسمی دولتی به میهمانان ایرانی و خارجی و تشویق مردم به خرید این صنعت دستی و هنر نیز راهکاری برای جلوگیری از خاموش شدن هنر اصیل «موج بافی» در قزوین است.

خبرنگار: باران پورکاظم

اشتراک رایگان سالانه مجله کهن

جهت دریافت اشتراک رایگان سالانه مجله نساجی و فرش ماشینی کهن در فرم زیر ثبت نام کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
×