۱۵ کلید برای توسعه صنعتی
اسطوره صنعت ایران مطرح کرد:
۱۵ کلید برای توسعه صنعتی
محسن خلیلی عراقی، اسطوره صنعت ایران و مردی است که همه به احترام ۶۰ سال کارآفرینی و مدیریتش میایستند و تکریمش میکنند.
او همواره یکی از فعالترین اعضای هیات نمایندگان تهران و بنیانگذار شرکت بوتان و اسطوره صنعت ایران است. او در سال ۱۳۰۸ در خانوادهای صنعتپیشه و روحانی در تهران به دنیا آمد. فرزند پسر ارشد مردی معتقد و خودساخته و کارآفرین به نام محمود خلیلی بنیانگذار صنعت برق نوین و استفاده از گاز مایع در کشور است. وی در سن پنج سالگی به کودکستان برسابه رفت. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه پانزدهم بهمن آغاز کرد. در حالیکه ۹ ساله بود به همراه خانواده به تجریش نقل مکان کرد و از کلاس سوم دبستان به مدرسه شاهپور رفت و پس از پایان دوره ابتدایی و سیکل اول متوسطه، دوره دوم متوسطه را در دبیرستان ایرانشهر و کالج البرز گذراند. وی پس از اخذ دیپلم ریاضی از دبیرستان البرز در دانشگاه تهران در رشته مهندسی الکترومکانیک ادامه تحصیل داد و در سال ۱۳۳۲ با دریافت درجه مهندسی فارغالتحصیل شد و دوشادوش پدر در خدمت به صنعت کشور کمر همت گماشت. محسن خلیلی عراقی عشق به میهن و ارزش نهادن به کار و تلاش و اصول اخلاقی را در خانواده آموخت. نخستین آشنایی با وسایل صنعتی مانند دوچرخه، موتور و برق را در خانه و به وسیله پدرش تجربه کرد. به کارهای فنی و درس ریاضی علاقه خاص داشت و معتقد بود که همه چیز بر پایه ریاضیات بنا میشود. به برادران و خواهران خود و دوستان و همسایگان در مشکلات ریاضی کمک میکرد. عشق زیادی به مادرش داشت و از وی به عنوان معلم موثری در آموزش اخلاقیات یاد میکند. بر این اساس از دوران نوجوانی دارای گرایشهای اصیل مذهبی بوده است و در شرایط سخت و ویژه که میخواست از درستی تصمیم اتخاذ شدهاش مطمئن شود متوسل به تفال با قرآن مجید میشد و بر این باور است که پیوسته راهبریهای قرآن در این تفالات برایش کارساز بوده است. در مقابل بیعدالتی و کمک به نیازمندان حساس بود و همین روحیه و جانبداریها در مدرسه مشکلاتی برای وی ایجاد میکرد که با مداخله پدرش حل میشد.
محور اصلی زندگی خلیلی توجه به توسعه شخصیت، ذهنیت و الگوهای رفتاری انسانها بوده است و بر این اساس زندگیخصوصی، حرفهای، صنعتی و اجتماعی وی سراسر از عزت و آزادگی و عشق و محبت به انسانها بوده است. به نظر وی صنعت، تندیس عزت و استقلال یک ملت است. او انسان دارای فرهنگ صنعتی را انسانی میداند که از مهارتها، شایستگیها، نگرشها، ارزشها و شیوههای تفکر و الگوهای رفتاری مناسب برای فعالیت کارآ و اثربخش در نظام پیچیده صنعتی برخوردار است.
به اعتقاد محسن خلیلی، صنعتگر کارآفرین باید سنگرش واحد اقتصادیاش باشد و محل تلاش، مبارزه و چالش وی هم اجتماع خارج از خودش و به نفع بخشی که در آن فعال است، باشد. کارآفرین صنعتگر باید در مسیر حرکت سازندگی کشورش سعی کند که فرهنگ لازم را بهوجود آورد و از طریق اشاعه آن فرهنگ و انباشت سرمایه اجتماعی، جامعه را همراه کند و همین کار را نیز بسیار صمیمانه با نهادهایی چون دولت و مجلس انجام دهد. در این راســـتا وی میگوید؛ «من یکی از افراد کارآفرینی در شصت سال گذشتهام. هیچ کارآفرین را نمیشناسم که برای بقای بخش خصوصی به امید توسعه صنعتی و رفاه اجتماعی و سعادت ملت ایران بهاندازه من زجر کشیده، تلاش کرده و صبر و تحمل نموده و از پای ننشسته باشد.»
شروع فعالیت صنعتی از سن ۱۲سالگی
محسن خلیلی عراقی در گفتوگو با «گسترشصنعت» درخصوص اندیشه ورود به صنعت گفت: ذوق و علاقهمندی به صنعت و مهندسی از نوجوانی در من وجود داشت، بهطوریکه در دوازده سالگی در باغ وسیعی که در خیابان دربند خیابان خلیلی داشتیم، یک کارگاه صنعتی تدارک دیدم و تمامی ابزارآلات آن را بهصورت دستی تهیه کرده و در حد توان خود محصولات مختلف فلزی میساختم. این کارآفرین صنعتی با اشاره به اینکه پدرم از یک خانواده روحانی کم درآمد بود، اما ترک معلمی و ورود به صنعت در ارتقای سطح زندگیمان تاثیر بسزایی داشت، افزود: این پدیده از همان ابتدا این اعتقاد را در من ایجاد کرد که صنعتی شدن موجب افزایش درآمد و رفاه جامعه میشود و با این تفکر بود که وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران شدم. به گفته وی، وقتی وارد دانشگاه شدم، دانشجویان عضو حزب توده به شدت مشغول فعالیت بودند و چون نمیتوانستم در مقابل فعالیت افرادی کـه بـه راه و روششان اعتراض داشتم ساکت بمانم، با توجه به زمینه ذهنی خود به گروه دانشجویان مسلمان پیوسته و همانند بسیاری از دانشجویان برای توسعه کشور با جنبش آزادیخواهی و ملی شدن صنعت نفت که امیدهای فراوانی در دلم برانگیخته بود، همراه شدم.
خلیلی در پاسخ به این سوال که چه شد وارد عرصه صنعت شدید، اظهار کرد: با توجه به ذوق و علاقهمندی به صنعت و مهندسی از نوجوانی و نیز با عنایت به تعلیمات یک پدر صنعتگر و آموختههای دوران تحصیل، همچنین افتخارات دوران ملی شدن صنعت نفت و تجارب آن، تصمیم گرفتم به مسیر صنعتی کردن کشور بپیوندم و به راهی قدم گذارم که حاصل آن خدمت به غنای مادی و تعالی دانش و رفتار هممیهنان نیازمند را در بر داشته باشد.
وی افزود: وقتی که در سال ۱۳۳۲ به خدمت صنعت درآمدم، سهم صنعت در تولید ناخالص ملی حدود ۰/۸ درصد بود اما امروز که این سهم به حدود ۲۲درصد رسیده، برایم تردیدی نیست که به راهی قدم گذاشتهام که درست بوده است.
این فعال صنعتی در ادامه گفت: در جهت عملی کردن تصمیم خود بعد از فارغالتحصیلی از دانشکده فنی دانشگاه تهران با پیشنهاد بسیار دشوار پدرم مبنی بر استفاده از گاز مایعی که در پالایشگاههای نفت میسوخت، روبهرو شدم و بلافاصله بعد از پایان تحصیلات خود به همراه پدر با سفر مطالعاتی – تحقیقاتی به اروپا و آمریکا چگونگی اسـتفاده از گاز مایع را بررسی کرده و به موازات آن با تاسیس شرکت بوتان در سال ۱۳۳۲ در خدمت صنعت و اقتصاد کشور برآمدم.
چرایی لزوم برگزیدن تشکلگرایی برای توسعه صنعتی
محسن خلیلی را باید بهحق پرچمدار جنبش تشکلگرایی در تاریخ معاصر ایران دانست. مروری بر تاریخچه فعالیتهای اجتماعی بیش از پنج دهه وی در اشاعه فرهنگ صنعتی و ایجاد و توسعه تشکلهای صنعتی و توانمند ساختن بخشخصوصی و تلاش بیوقفه جهت اشاعه این باور و یقین در ارکان حکومتی و غیرحکومتی مبین آن است که وی اعتقاد عمیق دارد که بدون کوشش برای ایجاد بستر فکری و فرهنگی و تنها با وارد کردن و نصب ماشینآلات و کارخانهها، صنعتی شدن جامعه ممکن به نظر نمیرسد.
وی در این خصوص به چرایی لزوم برگزیدن تشکلگرایی برای توسعه صنعتی پرداخت و گفت: به دنبال اشاعه فرهنگ صنعتی بودم و ابزار مناسب این کار را یارگیری از صنعتگران کشور میدانستم. بر این باور بودهام که با استفاده از خرد جمعی در حل مشکلات اقتصادی و صنعتی کشور میتوان به نتیجه رسید. از آنجا که راه صنعتی شدن هموار نبود، در طول فعالیتهای صنعتیام تشکلگرایی و استفاده از خرد جمعی و تعامل با دولت را برگزیدم و دریافتم که خردجمعی میتواند تفاهم، همدلی و همکاری بخش خصوصی با دولت را تقویت کند.
خلیلی همچنین گفت: در طول بیش از پنج دهه فعالیتهای حرفهای، صنعتی و اجتماعیام، از تمامی وقت خود ۲۵درصد را صرف صنعت خصوصی کردهام که البته برادران تحصیلکرده و زحمتکش خلأهای احتمالی آن را پر کردند و ۷۵ درصد دیگر آن را در تشکلگرایی برای اشاعه فرهنگ صنعتی و ایجاد یک حرکت عمومی در صنعت بهکار انداختم.این فعال و کارآفرین صنعتی به فعالیتهای خود در طول ۶۰ سال اشاره کرد و افزود: عضویت در انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران در سالهای ۱۳۲۸-۳۲، موسس سندیکای توزیعکنندگان گاز مایع ایران در سال ۱۳۴۲ و ریاست هیاتمدیره آن از آغاز فعالیت تاکنون، عضو هیاتمدیره سندیکای لوازم خانگی از ۱۳۵۲ تاکنون، عضو هیات نمایندگان اتاق ایران و تهران از زمان انقلاب اسلامی تاکنون و عضو هیاترئیسه اتاق ایران در سمتهای خزانهدار و نایبرئیس در دو دوره چهارساله در دهههای ۷۰ و ۸۰، عضو هیات موسس انجمن مدیران صنایع در سال ۱۳۵۹ و ریاست هیاتمدیره آن از ۱۳۶۰ تاکنون، موسس و رئیس هیاتمدیره کنفدراسیون صنعت ایران از آغاز فعالیت در سال ۱۳۸۰ تاکنون، نایبرئیس انجمن دارندگان نشان استاندارد، یکی از پایهگذاران اتاق ایران و بلژیک و ریاست هیاتمدیره آن از بدو تاسیس تاکنون، کمک موثر در شکلگیری انجمن صادرکنندگان خدمات فنی و مهندسی کشور در کسوت ریاست کمیسیون صدور خدمات فنی و مهندسی اتاق ایران در دهه۱۳۷۰، نایبرئیس کمیسیون صنعت اتاق ایران در دهههای ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰، ریاست کمیسیون صنعت اتاق تهران در دهه ۱۳۸۰، مسوول شورای مشاوران بخش خصوصی وزیر صنایع و معادن در سالهای ۱۳۸۱-۸۴، رئیس هیاتمدیره انجمن سازندگان تجهیزات CNG و سوختهای جایگزین از بدو تاسیس تاکنون، عضو شورای فرهنگ و صنعت وزارت صنایع در سالهای ۱۳۸۱-۸۴، عضو بخش خصوصی در شورایعالی اجرای سیاستهای کلی اصل۴۴ قانون اساسی، عضو بخش خصوصی در شورایعالی رقابت، عضو هیات داوران جایزه ملی بهرهوری و تعالی سازمانی، عضو بخش خصوصی در هیات امنای سازمان تامین اجتماعی، همچنین کمک به تاسیس انجمنهای مختلف و متعدد اقتصادی، صنعتی و نیز انجمنهای فارغالتحصیلان دانشگاهی ازجمله فعالیتهایی است که طی ۶۰ سال فعالیت خود انجام دادهام و در سال ۱۳۸۷ به عنوان مهندس برجسته آن سال از سوی فرهنگستان علوم انتخاب شدم.
وی تشکلها را عامل ایجاد و اشاعه فرهنگ مشارکتی و ایجاد ارتباط و تعامل سازنده با قوای سهگانه مملکتی، دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی، ایجاد هماهنگی در نظرات و دیدگاههای صاحبان صنایع، کمک به رفع مشکلات و تنگناهای صنعت، تحقق اهداف آرمانی مانند عدالت اجتماعی، توسعه پایدار، حفاظت از محیط زیـست، حمایت از مصرفکننده و تولیدکننده میداند.خلیلی با اشاره به اینکه وجود این تشکلها نمود بارزی از مشارکت صنعتگران در تعیین سرنوشت خویش است، افزود: صنعتگران و کارآفرینان در صورتی میتوانند در راه توسعه صنعتی از نقش موثر برخوردار شوند که خرد و تجربه جمعی خود را در حل مشکلات بهکار گیرند و سازمانی منسجم، مسوول و دلسوز داشته باشند تا یار و یاور صنعت و زمینهساز و هدایتگر توسعه آن باشد. در بیان دیگر، صنعتگران بهطور منفرد قادر به بیان نظرات و تاثیرگذاری بر اهداف بخش صنعت نیستند و این امر ضرورت وجود نهادهای واسط نظیر تشکلها را توجیه میکند. بهطوریکه آنان ضمن ایفای نقش پویا و فعال در انجام امور، در جهت یکپارچه نمودن تلاشهای فردی و به ثمر رساندن آنها تشکلهایی ایجاد میکنند تا حرکتهای جمعی را هدفمند سازند و با برنامهریزی و سازماندهی مناسب، تحقق اهداف صنعتی را تسهیل کنند.
وی در مسیر تحقق اهداف صنعتی و اشاعه صنعت کشور از طریق تشکلگرایی میگوید: در دورانی که به اتفاق یارانم افتخار خدمتگزاری در تشکلهای صنعتی را داشتم و نیز مسوولیت انجمن مدیران صنایع را عهدهدار بودم، برای بررسی و پیشنهاد قوانین مورد نیاز صنعت، تدوین استراتژیها و راهکارهای رفع مشکلات اقتصاد و صنعت کشور هدایت تلاشهایی را به عهده داشتم که تحلیل قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران و متوقف نمودن آن، بررسی قانون تجارت خارجی و از دستور خارج ساختن آن، مطالعه و بررسی طرح قوانین مالیاتی، قانون اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران، قوانین تاسیس وزارت صنایع سنگین و وزارت صنایع و معادن (و سپس ادغام این دو باهم)، قانون امور گمرکی، قانون بهرهوری، قانون تجدید ارزیابی داراییها، قانون جلب سرمایههای خارجی، قانون و مقررات خصوصیسازی، قوانین بودجه، مقررات مربوط به دریافت مابهالتفاوت گشایش اعتبارات ارزی، قانون بازنشستگی پیش از موعد، اصل ۴۴ قانون اساسی، همچنین تدوین استراتژی توسعه صنعتی و ترسـیم چشمانداز اقتصاد و صنعت کشور در بلندمدت، تحلیل برنامههای پنجساله توسعه و قاچاق از آن جمله است.
اعتقادات و باورهای کلیدی در راه توسعه صنعتی
خلیلی که بیش از سهچهارم عمرش را در خدمت به صنعت و فعالیتهای اجتماعی صرف کرده است، وظیفه خود میداند که آنچه را یافته و به آنها اعتقاد دارد، در اختیار کارآفرینان و جوانان امروز و فردای این مرز و بوم قرار دهد تا آنان را برانگیزد که در خدمت توسعه، تعالی و رفاه جامعه خویش قرار گرفته و حتی بیش از آن در جستوجوی راهی برای کم کردن دردهای جامعه بشری باشند. چنانچه اعتقادات و باورهایی که وی در مسیر دستیابی به توسعه و رفاه مردم از طریق صنعتی کردن جامعه همواره بر آن تاکید داشت مورد بررسی قرارگیرد، مشخص خواهد شد که او چگونه توانست حیات خود را در این راه تداوم بخشد.
وی در گفتوگو با خبرنگار «گسترشصنعت» به ۱۵ روش کلیدی در راه توسعه صنعتی اشاره کرد و گفت: پایبندی به ارزشمداری و اخلاقمحوری یکی از این روشهاست که در این راستا ارزشمداری و اخلاقمحوری، مبانی و اصولی هستند که رفتار افراد یک مجموعه را با یکدیگر پایهگذاری میکند و با این روش میتوان محیطی سرشار از همکاری، اعتماد، پشتیبانی، همسویی، درستی و تحرک ساخت که کانون تعالی و پیشرفت باشد. به عقیده خلیلی، اگرچه هر یک از افراد یک مجموعه از نظر فرهنگ، استعداد و برخی باورها با یکدیگر متفاوت هستند اما ارزشهای محوری و اصول اخلاقی مشترک باعث میشود که تفاوتها و تضادها به نیرویی برای پیشرفت و نیل به هدف تبدیل شود.
این فعال و کارآفرین صنعتی افزود: در چنین فضایی، همکاری، نوآوری، یادگیری و بهبود مستمر افزایش مییابد و افراد و بنگاههای صنعتی را قادر میسازد که به سهم خود توان ارزشآفرینی بالاتری داشته باشند و چرخ صنعتی شدن را با سرعت بیشتری به حرکت درآورند.
خلیلی اعتقاد به عدالت اجتماعی و اقتصادی را محور دوم این باورهای کلیدی بیان کرد و گفت: توزیع فرصتها و امکانات در جامعه در صورتی عادلانه و منطقی است که همگان در دستیابی به آنها از شرایط برابر برخوردار باشند. این امر نه تنها تولید ثروت توسط افراد را محدود نمیکند، بلکه با تکیه بر توانایی افراد و باز توزیع ثروت موجب افزایش همزمان ثروت و عدالت اجتماعی در جامعه میشود و سطح رفاه افراد و گروههای انسانی را ارتقا میبخشد. به گفته وی، در اجرای عدالت اقتصادی و اجتماعی دولت باید با سیاستگذاری صحیح و تدوین مقررات لازم و بهینه، فضایی را بهوجود آورد تا صاحبان ثروت، سرمایهگذاریهای جدید در بخش تولید را بهترین محل برای کسب سود و سرریز سرمایه خود تلقی کنند و در نهایت با پرداخت مالیات به حق و مناسب و مشارکت در فعالیتهای عامالمنفعه مانند امور فرهنگی و اجتماعی به ایجاد شرایط مناسبتر زندگی اقشار فقیرتر جامعه کمک کرده و با میل و رغبت میزان بهرهبرداری و بهرهوری شخصی از ثروت خود را تعدیل کنند. بها دادن به خلاقیتها و افکار تازه و نو محور سوم باورها و اعتقادات کلیدی خلیلی است.
وی بر این اعتقاد است که زمینه برای خلاقیت و نوآوری در کشورهای در حال توسعه بیشتر است، اما پیش نیاز آن شناسایی جامعه و نیازهای آن توسط کارآفرینان است زیرا با این روش میتوان سیستمهایی را خلق کرد و نیازهای بخشهای مختلف جامعه را تامین کرد و به تولید، اشتغال، درآمد و رفاه جامعه دامن زد.
این فعال و کارآفرین صنعتی دلبستگی شدید به آموزش و یادگیری را یکی دیگر از محورهای کلیدی در راه توسعه صنعتی دانست و گفت: اشاعه فرهنگ صنعتی به عنوان زیربنای تحول جامعه نیز محور پنجم در توسعه صنعتی است که با استفاده از آن میتوان یک کشور را از یک سلسله امکانات زیربنایی در ابعاد مختلف ازجمله انسانی، فرهنگی و در بعد فیزیکی کارهای گسترده زیربنایی نظیر توسعه شبکه راهآهن، سدها، فرودگاهها، بنادر، ارتباطات، مخابرات، تامین مواد اولیه، بهداشت و آموزش برخوردار کرد.
وی از محورهای دیگر توسعه صنعتی را واقف بودن به ارزش انسانها و ابراز عشق به آنها، در پیش گرفتن شکیبایی و صبر و داشتن شجاعت و در عین حال انعطافپذیری، اعتقاد به اصول نظام اقتصاد رقابتی و مردمی کردن اقتصاد، نگاه به مسائل به صورت علمی و کارشناسی، تشخیص و ارزیابی جایگاه کار و تلاش در رویکرد به پیشرفت و توسعه، اعتقاد به کارگروهی و ایجاد همافزایی، مقابله با مداخلات اداری دولت در اقتصاد و مقررات دست و پاگیر، دسترسی به اطلاعات، جمعآوری، دستهبندی و تحلیل آنها، پایبندی به آزادی و تعهد و پایبندی به مسوولیت اجتماعی و عمل کردن به آن بیان کرد.
شجاعت در عین انعطافپذیری برای دور زدن مـوانع
خلیلی افزود: افرادی که در کار تولید و صنعت هستند هرچه از نظر دانش، بینش و تخصص بالاتر باشند و از مدیریت توسعه انسانی بهرهگیرند، در کار خویش توفیق بیشتری خواهند یافت.به اعتقاد وی، یک کارآفرین باید تشخیص دهد انسانهایی که در اختیار دارد، همان میل و آرزوهایی را دارند که او دارد و درست مانند او میخواهند پیشرفت کنند. بر این اساس شخص کارآفرین باید این شانس را به آنها بدهد تا علایق شخصیشان را پرورش دهند که در این صورت آنها میتوانند بهترین نتیجه را برای کسبوکار داشته باشند. داشتن این حس ارزشمند نسبت به انسانها یک احساس قلبی و صمیمی توام با عشق و مهرورزی است که کارآفرین علایق و آرزوهای کارکنانش را به عنوان انسان درک کند که این خود نیرویی در آنها برای انجام کارهای بزرگ ایجاد میکند.
این فعال و کارآفرین صنعتی در خصوص شجاعت و در عین حال انعطافپذیری اظهار کرد: شجاعت در عین انعطافپذیری برای دور زدن مـوانع روشی بود که در طول ۶۰ سال به کار گرفتهام. همچنین بیباکی در تصمیمگیری و راه ندادن دو دلی و تردید به خود در مواردی کهامکانات و فرصت اجازه میداد، به من کمک میکرد که راه خود را تداوم بخشم. خلیلی اقتصاد خصوصی محور و ضرورت مشارکت مردم در آن و اعتقاد به نظام اقتصاد آزاد و رقابتی بر مبنای شناخت و احترام به شخصیت، آزادی و حقوق افراد را از مبانی اولیه نظام فکری خود دانست و افزود: گرچه با روحیه حاکم بر سالهای نخست بعد از انقلاب، هر نوع حمایت از نقش بخش خصوصی در توسعه و پیشرفت به نوعی دشمنی با آرمانهای انقلاب تلقی میشد اما هیچگاه از اصولی که به آن پایبند بودم نگذشتهام.
وی درخصوص سپردن فعالیتهای اقتصادی و تصدیگری امور به بخش خصوصی اظهار کرد: این روش باعث استفاده از امکانات و توانمندیهای همه کسانی میشود که در خود توان و ظرفیتهای لازم برایکار خلاق و نوآورانه و متکی به خود را میبینند. با این روش بر تعداد افراد کارآفرین افزوده میشود و به توسعه کارآفرینی، اشتغال، تولید و رفاه در کشور منجر خواهد شد. این فعال و کارآفرین صنعتی از کار به عنوان تجلی عشق نام میبرد و میگوید: بیکار بودن، بیگانه شدن با واقعیتهاست. فردی که کار نمیکند، همـچون شیء بیفایده و دستوپاگیری به دور افکنده و نابود میشود و باید جای خود را به کارگزار لازم و مفید بدهد.
وی بر این اعتقاد است که رفاه عامه مردم فقط از راه افزایش و تراکم ثروت کشور که در اثر کار و تلاش حاصل شده باشد، امکانپذیر است و اگر سرمایهای در دسترس است باید صرف هدفها و برنامههایی شود که در آن کار و تولید جریان داشته باشد. وی درخصوص واگذاری امور به بخش خصوصی بیان کرد: با توجه به نتایج حاصل از مطالعات بانک جهانی، هرقدر دولتها از تصدیگری جدا شده و کوچکتر شدند و در مقابل، بخش خصوصی به تصدیگری پرداخت، صنعتی شدن شتاب بیشتری گرفته و رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی و رضایت عمومی حاصل از آن در حداکثر مقدار ممکن ارتقا پیدا میکند. بر این اساس کشورمان نیز باید در این راه گام بردارد البته در این خصوص فعالیتهایی نیز صورت گرفته است.
احترام به آرا، عقاید و نظرهای دیگران، تشویق مشارکت و همدلی و توسعه فرهنگ کارگروهی، اعتقاد به تکثرگرایی و تنوعطلبی دیدگاهها، روشنی و صراحت در بیان مقاصد و هدفها و انتظارات، مقابله با یاس و فردمحوری و جایگزین ساختن امید و نگاه مثبت به آینده همراه با تقویت خودباوری و اعتماد به نفس از دیگر اعتقادات محسن خلیلی در راه توسعه صنعتی است که همواره بر آن اهتمام میورزد و از سازمانها و تشکلهای تحت مدیریت خود محیطی ساخته است که یاران و همکاران وی با آرامش و اطمینان در آن به بیان نظر میپردازند.
وی در پایان خاطرنشان کرد که این شیوه موجب شد، سازمانها و تشکلهای صنعتی تحت راهبری وی به دادهها و پیشنهادهای بدیعی دست یابند و با شـناخت نقاط ابهام به اصلاح دیدگاهها بپردازند و از آن میان با تبادل تجربهها و آگاهیها راهحلهای موفق را شناسایی و تکثیر کنند.
گسترش صنعت – سمیه راهپیما