اخبار فرش ماشینی

گفتگویی با گلناز نصر اللهی؛ مدیر کل سابق دفتر صنایع نساجی و پوشاک وزارت صنایع

گلناز نصراللهی، مدیر کل دفتر صنایع نساجی و پوشاک وزارت صنایع

خودمان، کار خودمان را قبول نداریم

چشم که بگردانی بازار پوشاک را مملو از جنس‌های چینی، ترک،‌ کره و… می‌بینی که سهم قابل توجهی از بازار پوشاک ۷۰ میلیون نفری را به خود اختصاص داده‌اند و شاید این تصاحب بازار به دلیل تنوع، رنگ و مدل و قیمت تمام شده اجناس خارجی باشد،‌ ولی این بدان معنی نیست که همه تولیدات صنعت نساجی و پوشاک قابل دفاع نیستند. ‏

مدیرکل دفتر صنایع نساجی و پوشاک وزارت صنایع معتقد است در بسیاری از محصولات کیفیت کالاهایی که در داخل تولید می‌شود رتبه بالاتری نسبت به کیفیت کالاهای وارداتی دارند و ورشکسته نشان دادن صنعت نساجی کشور ظلم به بخش خصوصی توانمند کشور است.

گلناز نصراللهی که سال‌هاست در دولت‌های مختلف به عنوان مدیرکل دفتر صنایع نساجی و پوشاک وزارت صنایع و معادن فعالیت داشته است در گفتگو با “جام‌جم” می‌گوید همه صنایع نساجی مشکل ندارند و این صنعت نیز همانند صنایع دیگر واحدهای توانمند دارد، بنابراین نباید همه صنعت را به یک چشم دید.

رئیس سازمان صنف پوشاک تهران عنوان می‌کند ۷۰درصد بازار را پوشاک خارجی پوشش می‌دهد و تولیدات داخلی نمی‌توانند پاسخگوی نیاز داخل باشند. دلیل این که ما نتوانستیم سهم قابل توجهی از رونق و گردش بازار پوشاک را داشته باشیم چیست که ۷۰ درصدش به صورت رسمی یا غیررسمی از پوشاک خارجی تامین می‌شود؟
اتحادیه پوشاک باید دلایل و مستندات خود را در مورد این که ۷۰ درصد از طریق واردات تامین می‌شود، اعلام کند چون واردات رسمی چنین مطلبی را نشان نمی‌دهد، البته صنعت نساجی اصولا از بحث قاچاق در رنج است، اما این که رقم ۷۰ درصد است باید مشخص شود و اگر آمار واردات رسمی کشور را نگاه کنید اصلا میزان واردات چنین حجمی نیست،‌ بنابراین بخشی نیز از طریق قاچاق یا کانال‌های غیررسمی وارد کشور می‌شود. وقتی کالا براساس کانال‌های غیررسمی بیاید یعنی حقوق و عوارضی که باید در این صنعت پرداخت شود تا در قبال آن صنعت داخلی حمایت شود پرداخت نمی‌شود، بنابراین همه این فشارهایی که به صنعت وارد می‌شود باعث کاهش رشد صنعت خواهد شد.
ما معتقدیم این مقدار حجمی که می‌گویند به نظر نمی‌رسد. به هر حال برآوردهای ما نشان می‌دهد صنعت نساجی در طول سال‌های گذشته از رشد نسبتا خوبی برخوردار بوده،‌ هرچند ممکن است این رشد کافی نباشد،‌ اما رشد داشته و افزایش آمار پروانه‌های بهره‌برداری واحدهای جدید نشان‌دهنده این رشد است.

با توجه به آمار موجود شما از نیاز داخل به پوشاک و پارچه اطلاع دارید و آمار تولیدات‌مان هم مشخص است. آیا می‌توان از این دو برآورد کرد که چه مقدار به صورت رسمی و غیررسمی وارد می‌شود؟
این کار براساس سرانه‌های مصرفی صورت می‌گیرد. در بعضی کشورها که سطح درآمدی‌شان کمتر است این سرانه را در پارچه ۷ متر می‌گیرند و در بعضی کشورهای پیشرفته این سرانه به ۴۰ متر هم می‌رسد. ما برای داخل کشور خودمان چیزی حدود ۱۷ – ۱۶ متر پارچه را سرانه مصرف می‌گیریم که یک روند متوسط است. یکی از راه‌های دیگر سنجش نیازهای داخلی هم این است که میزان تولید داخل و واردات را جمع می‌زنند حاصل آن نیاز کشور می‌شود،‌ولی در کشورمان متاسفانه آنچه وارد می‌شود همه از راه‌های قانونی نیست. تا حالا ما نتوانستیم برآورد کاملی راجع به این قضیه داشته باشیم. یکی از مبادی دیگری که واردات انجام می‌شود کالاهای همراه مسافر است که اینها همه به صورت برآوردی هستند. ما معتقدیم با توجه به تغییر و تحولاتی که الان در صنعت نساجی انجام شده،‌ صنعت نساجی در شرایط مناسب می‌تواند بیش از ۸۰ درصد نیاز را تامین کند.

آیا میدانستید مجله نساجی کهن تنها مجله تخصصی فرش ماشینی و نساجی ایران است؟ نسخه پی دی اف آخرین مجلات از اینجا قابل دریافت است.

شرایط مناسب یعنی واردات کالا از طریق گمرکات با پرداخت حقوق و سود بازرگانی مناسب که حمایت‌های واقعی از صنعت هم انجام شده باشد. وقتی شما بحث قاچاق را دارید که پرداخت‌های حقوق و سود انجام نشود، ورود جنس قاچاق فرصت تولید را از واحدهای ما می‌گیرد. ما معتقدیم در شرایط فعلی ظرفیت‌های نصب شده‌مان حدود۸۰ – ۷۰ درصد نیاز کشور را تامین می‌کند و این ظرفیت نصب شده قادر به تولید است.

الان از چند درصد ظرفیت‌های موجود استفاده می‌شود؟
در صنایع مختلف و در رشته‌های مختلف تفاوت دارد. ما الان براساس برآوردمان، بخش صنعت نساجی را به ۲ دسته تقسیم می‌کنیم. یکی بخش‌ واحدهای خصوصی‌مان که از ابتدا توسط بخش خصوصی پایه‌گذاری شده است. اینها با ضریب ۸۵ تا ۹۰ درصد بازده تولید می‌کنند،‌البته به معنای این نیست که مشکل ندارند.
برخی واحدهای تحت پوشش مانند سازمان‌ها و ارگان‌های عمومی یا واحدهایی هستند که از طریق نهادهای عمومی به بخش خصوصی واگذار شدند که آنها بازده‌های پایین‌تر تولید می‌کنند، اما چون ما مجموع بازده تولید را می‌سنجیم می‌توانیم بگوییم کل صنعت نساجی به ظرفیت ۶۵ تا ۷۰ درصد تولید می‌کند.

این مجموعه که با بازده ۶۵ تا ۷۰ درصدی کار می‌کند چقدر نیاز داخل را پوشش می‌دهد؟
این را باید در رشته تولیدات مختلف به شما گفت. ما در صنعت نساجی چیزی حدود ۵۸ – ۵۷ رشته تخصصی تولید داریم. اینها در هر کدام از رشته‌ها ضریب خاص خود را دارند، مثلا درخصوص الیاف پلی‌استر بالای ۶۰ درصد تولیدمان را داخلی تامین می‌کنیم، اما در زمینه الیاف آکریلیک این درصد کمی پایین‌تر می‌آید. اینها در رشته‌های مختلف صنعت نساجی با هم متفاوت هستند.

یکی از مسائلی که درخصوص صنف پوشاک‌دوزان مطرح می‌شود این است که نمی‌توانند از نظر طرح،‌ تنوع لباس و سایز با کشورهایی چون چین و کره و ترکیه وارد رقابت شوند. ضعف پوشاک‌دوزان داخلی را در چه می‌بینید و چطور می‌شود آن را رفع کرد؟
من قبول دارم که در صنعت پوشاک‌مان روی سایزبندی باید خیلی کار کنیم.
برخی کالاهای موجود در بازار داخلی ما کالاهایی هستند که در کشور تولید می‌شوند، اما به دلیل گرایش مردم به خرید جنس‌های خارجی با برچسب‌های خارجی ارائه‌‌می‌شوند و متاسفانه ما خودمان را قبول نداریم. شاید هم این به دلیل فضایی باشد که برای صنعت نساجی در کل جامعه ایجاد شده است. در واقع جامعه ما توانمندی‌های صنعت نساجی را قبول ندارد.
این را من به صورت قاطع به شما می‌گویم که برخی کالاهای موجود تولید داخلی هستند، بنابراین در صنعت پوشاک هم حتما باید به ۲ موضوع توجه داشته باشیم.
برخی کالاهای تولید داخلی کشوربه دلیل گرایش مردم به خرید جنس‌های خارجی با برچسب‌های خارجی عرضه می‌شود و شاید این به دلیل فضایی باشد که برای صنعت نساجی در کل جامعه ایجاد شده است
برخی واحدهای بسیار توانمندی داریم که کالاهای‌شان در حد کالاهایی است که گفتید. یکسری هم واحدهایی هستند که ممکن است جا داشته باشد روی کیفیت محصول کار کنند. همچنان که کالاهای وارداتی شما هم در یک رنج نمی‌گنجد. بعضی کالاها دارای کیفیت بهتر و یکسری دارای کیفیت پایین‌تر هستند، بنابراین در کالاهای وارداتی هم این مساله وجود دارد و نباید همه صنعت را با یک چوب برانید.
به طور کلی قبول دارم که ما در صنعت نساجی در بخش پوشاک باید خیلی بیشتر از اینها کار کنیم. در بخش طراحی و مد و آنچه خواسته بازار است باید کار بیشتری انجام دهیم، اما واقعیت این است که تمام تولیدات ما با کالاهای خارجی نمی‌توانند رقابت کنند، ولی معتقدم در بسیاری از موارد کیفیت کالاهایی که ما تولید می‌کنیم رتبه بالاتری نسبت به کیفیت کالاهای وارداتی دارند.

بیشتر در چه محصولاتی هست؟
در همه محصولات، مثلا معتقدم در قسمت فرش‌ماشینی، هم از نظر طراحی و هم از نظر کیفیت بسیار خوب کار کردیم. در قسمت موکت و نخ خوب کار کردیم. در قسمت دوزندگی و پوشاک یک مقدار باید در بخش صنعتی کار کنیم. بخصوص در پوشاک زنانه، در آنچه خواسته بازار است مقداری ضعف داریم.
در قسمت پوشاک مردانه و فاستونی به نظرم خیلی خوب کار کردیم. در قسمت سیستم پنبه‌ای یک مقدار در طراحی و چاپ جا دارد که کار کنیم. اما توجه داشته باشید که کیفیت و طراحی و توجه به مد در صنعت نساجی حد خاصی ندارد. هرچقدر هم که کار کنید باز هم جا دارد. تولیدکنندگان ما مجبورند بعضی کالاهای ایرانی را با نام خارجی بدهند.
چرا نباید مردم به کالاهای ایرانی اطمینان داشته باشند، در صورتی که می‌دانم برچسب‌هایی که روی کالاهای وارداتی وجود دارد بعضا تولیدات داخلی خودمان است.

یکی از مسائلی که مردم راغب هستند کالای خارجی بخرند هزینه تمام‌شده‌اش است. در واقع قیمتش نسبت به رنگ و جنسی که دارد مناسب‌تر است. چرا هزینه تولیدات تمام‌شده ما بالاست؟
قیمت تمام‌شده به خیلی از مسائل ارتباط دارد. سلسله عواملی هست که قیمت تمام‌شده را مشخص می‌کند. یک سری از اینها درون بنگاه‌ها هستند، اما برخی عوامل بیرونی‌اند که به بنگاه‌های تولیدی تحمیل می‌شوند. حتی در بحث بهره‌وری نیز می‌توان گفت بخشی از بهره‌وری پایین به عملکرد داخل بنگاه‌ها برمی‌گردد، اما بعضی هم مربوط به وضعیت کلان اقتصاد کشور می‌شود. به هر حال در این چند سال اخیر اقداماتی که باید درون بنگاه‌ها انجام می‌شد، انجام شده است، اما هنوز هم جا دارد. در بحث‌های مدیریتی باید روی افزایش بهره‌وری نیرو کار کنیم، ولی در بحث کلان اقتصاد کشور، فاکتورهایی چون نرخ تورم و نرخ بهره بانکی و همچنین تعطیلات در طول سال روی نرخ تمام‌شده تاثیر دارند.
به هر صورت ما بحث بالا بودن قیمت تمام‌شده را در تمام محصولاتمان داریم. در صنعت نساجی هم داریم، اما این ممکن است در صنعت نساجی مشکلات بیشتری ایجاد کند، چون این صنعت بیشتر در معرض واردات است.
این می‌تواند بیشتر نمود داشته باشد، اما بالا بودن قیمت تمام‌شده فقط منحصر به صنعت نساجی نیست. من باز هم معتقدم صنعت نساجی یک صنعت قوی است که با این حجم واردات واحدهای توانمند بخش خصوصی ما هنوز تولید می‌کنند، البته چنین تولیدکردنی هم به معنای این نیست که مسائل و مشکلات خودشان را ندارند.

به نظرم می‌آید ۳۰ درصد رقم بالایی است. درخصوص نساجی می‌توانم بگویم تولیداتی که داخل بنگاه‌های ما تولید می‌شوند قیمت تمام‌شده‌شان این رقم نیست. می‌دانید که سیستم توزیع نساجی سیستمی تقریبا سنتی است، یعنی کارخانجات نساجی ما یک مقدار از سودی را که باید نصیب واحدهای تولیدی‌مان شود در سیستم توزیع وارد چرخه بازار می‌کنند. در واقع مقداری از سود صنایع نساجی داخلی در چرخه توزیع نصیب کسانی می‌شود که واسطه هستند. یعنی یکی از مشکلات سیستم نساجی ایران در بخش توزیع آن است. چون توزیع به صورت مستقیم از کارخانه‌ها به سیستم توزیع انجام نمی‌شود. یک مقدار از سودی که باید نصیب واحدهای تولیدی شود در سیستم توزیع جابه‌جا می‌شود.
سال دیگر لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها به اجرا درمی‌آید که گفته می‌شود ۱۵ تا ۲۰ درصد هزینه‌های تولیدات نساجی را بالا می‌برد.
در این مورد که ۱۰ یا ۱۵ قیمت‌های تمام شده را بالا می‌برد. هیچ شیوه محاسبه‌ای وجود ندارد، چون کسی نمی‌داند قیمت انرژی از جمله نفت، گاز و … چه می‌شود این درصدها برآوردی هستند، ولی در خود وزارتخانه ستادی ایجاد شده و برخی کارشناسان خبره در این بخش فعال هستند. این کارشناسان آمار و اطلاعات صنایع مختلف را می‌گیرند و در قسمت مربوط به بخش نساجی هم در بحث هدفمند کردن یارانه‌ها خیلی فعال شرکت می‌کنند. ما درصدهای قیمت‌های تمام شده‌مان در کالاهای مختلف را به این ستاد داده‌ایم که در هر کدام از کالاهایمان چند درصد هزینه تمام شده مربوط به انرژی است. این اطلاعات را از کارخانجات و مرکز آمار ایران و … گرفتیم. در واقع در صنایع مختلف مثل ریسندگی، بافندگی و … ارقام را درآوریم که به فرض الان درصدهای انرژی در قیمت‌های تمام شده، چقدر است.

برآورد شما چقدر بوده است؟
در صنایع مختلف متفاوت است. برخی رشته‌های صنعتی ۵ درصد بوده، بعضی مقداری کمتر و برخی بالاتر، برآوردها و آمارهای ما نشان می‌دهند به هر حال یکی از مزیت‌های ایجاد واحدهای نساجی در کشور بحث انرژی است و ما همه این گزارش‌ها را بدون اغراق به این ستاد دادیم. حتما خبرهایش را هم خوانده‌اید. یکی از مواردی که در بحث قیمت تمام شده اثر می‌گذارد، قیمت انرژی است. مشکلی که صنعت نساجی را متاثر می‌کند بحث وارداتی است که الان هم انجام می‌شود. این به هر حال ممکن است در قیمت‌های تمام شده صنعت نساجی تاثیر بگذارد، تاثیری که بخش وارداتی بر روی این صنعت می‌گذارد بیش از بالا رفتن هزینه‌های انرژی است که امکان دارد در قیمت تمام شده اثر بگذارد.
در هر حال به نظر می‌رسد در این خصوص صنعت نساجی را جزو مواردی دیده‌اند که باید حمایت‌های لازم و منطقی از آن شود. می‌دانید که این بحث‌ها هیچکدام کاملا به صورت جدی هنوز انجام نشده و عدد ۲ رقمی هم راجع به این قضیه مشخص نیست.
در صحبت‌ها و خبرهای اقتصادی گفته می‌شود برخی کارخانه‌ها ورشکسته شدند یا در شرف ورشکستگی هستند. از طرفی شما گفتید آمار پروانه‌های بهره‌برداری واحدهای جدید افزایش یافته است. چطور با وجود بدی اوضاع، ایجاد واحدهای جدید می‌تواند رشد داشته باشد؟
همین الان ما با نمایندگان تشکل‌ها و انجمن‌هایمان جلسه‌ای داشتیم که در این جلسه همین بحث مطرح شد. عمده واحدهای تحت پوشش اینها، بخش خصوصی هستند. ما هم همین بحث را با آقایان داشتیم که آیا زمان آن نرسیده که دید جامعه را نسبت به صنعت نساجی تغییر دهیم. یعنی توانایی‌های این صنعت را به جامعه نشان دهیم. این که شما بگویید در یک اقتصاد تمام واحدهای تولیدکننده با یک روند تولید می‌کنند و در اینها واحد موفق نیست یا همه واحدها موفق هستند، به نظر می‌آید اطلاعات نادرستی است که داده می‌شود.

ولی مهم این است که بگوییم در کنار واحدهای مشکل‌دار، واحدهای موفقی هم در بخش خصوصی وجود دارند. این که بگوییم یک رشته صنعتی ممکن است در طول ۳۰ یا ۵۰ سال تولید خودش، چند واحدی را هم که ممکن است متوقف شوند نداشته باشد به نظر می‌آید آمار و اطلاعاتی است که واقعیت ندارد. آنچه مسلم است عمده واحدهای مشکل‌دار مربوط به واحدهایی هستند که به نوعی تحت پوشش ارگان‌های دولتی بودند که بعد واگذار شدند و در حال حاضر واحدهای توانمند بخش خصوصی وجود دارند و در حال فعالیت هم هستند. من یکسری آمار و اطلاعات به شما می‌دهم. الان در کل کشور در ۹۲۰۰ واحد صنعت نساجی که پروانه بهره‌برداری دارند در حال تولید هستند. این واحدها در رشته‌های مختلف تولید می‌کنند. در زمانی نوع تولید ما در واحدهای ریسندگی نخ نمره ۳۰ و ۲۰ نخ‌های نرم (‏Norm‏) بود. الان به جرات عرض می‌کنم نخ نمره ۴۰ یا ۵۰ جزو نرم‌هایی هستند که در واحدهای ریسندگی ما تولید می‌شوند، پس این احتمال وجود دارد که کارخانجاتی در چرخه رقابتی یک صنعت جا بمانند، ولی به معنای مشکل‌دار بودن کل صنعت نساجی نیست، یعنی نباید ماهیت صنعت نساجی را زیر سوال برد. صنعت نساجی صنعتی است دارای ارزش افزوده. پنبه یک دلاری در این صنعت می‌تواند به پوشاک حداقل ۱۰ دلاری تبدیل شود، بنابراین صنعتی است که ارزش افزوده دارد. صنعتی است که در واحد سرمایه‌گذاری مثل بسیاری از صنایع دیگر می‌تواند اشتغال بیشتری تولید کند. مسلما چنین صنعتی با این پراکندگی که داخلش هست، با این حجم واردات که انجام می‌شود، مشکلات خاص خودش را دارد. در ضمن توجه و عنایت ویژه دولت را هم به خودش می‌طلبد. اینها می‌تواند مشکلاتی هم داشته باشد. اما این که ما در مجموع صنعت نساجی را صنعتی ورشکسته نشان دهیم به نظر من ظلم به بخش خصوصی توانمند کشور است.

الان چند واحد در صنعت نساجی فعال هستند و چند نفر اشتغال مستقیم دارند؟
۹۲۰۰ واحد صنعت نساجی داریم که ۲۸۰ هزار نفر اشتغال مستقیم دارند.

گفته می‌شود بیشتر ماشین‌آلات این بخش وارداتی و بسیاری از ماشین‌آلات قدیمی و فرسوده هستند. تاکنون چقدر توانستید از تسهیلاتی که سال ۸۲ از سوی مجلس برای نوسازی صنایع تصویب شد، استفاده کنید؟
آنچه مسلم است عمده مشکلات مربوط به واحدهایی است که به نوعی تحت پوشش ارگان‌های دولتی بودند که بعد واگذار شدند اما در حال حاضر واحدهای توانمند بخش خصوصی وجود دارند و در حال فعالیت هم هستند
صنعت نساجی از آن محل حدود ۲۸۰ – ۲۷۰ میلیون دلار گشایش اعتبار برای بازسازی و نوسازی صنایع نساجی داشته و همان هم باعث برخی تغییر و تحول در صنعت نساجی شده است. الان اگر ما در ارتباط با کیفیت محصولات صنایع نساجی صحبت می‌کنیم ماحصل همان نوسازی و بازسازی انجام شده است که تاثیر گذاشته است.

اعتبارات تا چه حد کافی بوده است؟
رقم در نظر گرفته شده برای بازسازی و نوسازی صنایع نساجی ۵۰۰ میلیون دلار تعیین شده بود که همه آن تعلق نگرفته و دلیلش هم همین مسائلی است که در ارتباط با مشکلات صنایع نساجی گفته می‌شد و باعث شده طرح‌های صنعت نساجی در بانک‌ها یک مقدار با مشکل روبه‌رو شوند. تقریبا می‌شود گفت ما و همچنین انجمن صنایع نساجی و انجمن‌ها و تشکل‌هایی که در این صنعت وجود دارند مجبور شدند با خیلی از بانک‌ها جلساتی بگذارند. همه صنایع نساجی مشکل ندارند. صنعت نساجی هم مثل صنایع دیگر، واحدهای توانمند دارد و واحدهایی هم در این عرصه رقابتی کمی عقب افتاده‌اند. همه صنعت را نباید با یک چشم دید. انجمن‌های فعال در این صنعت مجبور شدند با بانک‌ها جلساتی بگذارند. بانک‌ها هم بتدریج نسبت به صنعت نساجی، آن خوشبینی را پیدا می‌کنند.

در بازتوزیع یارانه‌ها از محل هدفمندی یارانه‌ها قرار است چه درصدی به بخش صنعت اختصاص داده شود؟
اینها هنوز کاملامشخص نیستند.

چه میزان از ماشین‌آلات فعال در بخش صنعت نساجی فرسوده هستند و چند درصدشان به بازسازی و نوسازی نیاز دارند؟
پیش از این که بازسازی و نوسازی صنعت نساجی را انجام دهیم ۴۰درصد ماشین آلات در ۲ رشته بزرگ فرسوده بودند، ولی اگر بحث بازسازی و نوسازی را در مجموع بگیریم این درصد بسیار کاهش پیدا کرده، ولی اصولا مقوله بازسازی و نوسازی و توسعه در صنایع مختلف از جمله صنعت نساجی محدود به یک زمان خاص نمی‌شود، یعنی دائم باید این بازسازی و نوسازی صورت گیرد بخصوص در صنعت نساجی این قضیه خیلی ملموس‌تر است.
ما قبلا می‌گفتیم عمرمفید ماشین‌آلات یک کارخانه ۷ یا ۱۰ سال است، اما الان به جرات می‌گویم واحدهای موفق در صنعت نساجی هر دو سه سال یکبار ماشین‌آلات‌شان را نه این که بگویم تغییر می‌دهند بلکه گلوگاه‌های تولید خودشان را رفع می‌کنند، یعنی اگر واحدهای موفق را در صنعت نساجی نگاه کنید هر دو سه سال یکبار با برآوردی که به بازار دارند، نگاه خودشان را به تولیدشان تغییر می‌دهند تا بتوانند محصولاتی با کیفیت بهتر تولید کنند.

یکی از مشکلات صنعتگران کمبود نقدینگی و مشکل ورود ماشین‌آلات و گشایش ‏LC‏ است که ورود ماشین‌آلات را برایشان سخت می‌کند. وزارت صنایع چه کاری برای این افراد انجام می‌دهد؟
یکی از کارهایی که وزارت صنایع انجام می‌دهد طرح آمایش صنعت برای واحدهای ایجادی است و همچنین نوسازی و بازسازی واحدها و بانک‌های تخصصی مثل بانک صنعت‌و‌معدن در قسمت آمایش با دید بازتر و بهتری به صنعت نگاه می‌کند، البته واحدها می‌توانند بانک‌های عاملی‌شان را بانک‌های دیگری اعلام کنند.
به هر حال همین بحث تخصصی کردن بانک‌ها و دید ویژه‌ای که بانک صنعت و معدن به صنایع مختلف از جمله صنعت نساجی دارد یک مقدار کارها را تخصصی‌تر کرده که در ارتباط با این قسمت قضیه، طرح‌هایشان می‌توانند با اولویت بهتری در بانک‌ها بررسی شوند.

یک قرن پیش در دنیا صنعت نساجی ما از جایگاه خاصی برخوردار بود. چه شد که ما این جایگاه را از دست دادیم و چگونه می‌توانیم دوباره آن را به دست آوریم؟
باید ببینیم آن موقع جایگاه ما در صنعت نساجی به چه صورت بوده و الان به چه صورتی است تا بعد بتوانیم نقاط ضعف و قوت‌مان را پیدا کنیم. به نظر من اگر بخواهیم تعبیر بهتری از صنعت نساجی ایران داشته باشیم باید بگوییم صنعت نساجی ایران خودش را تا حدودی ترمیم کرده و جلو رفته است. شاید بتوان گفت رقبای ما در صنعت نساجی بیشتر جلو رفته‌اند نه این که صنعت نساجی پسرفت داشته است. ما باید در صنعت نساجی به قسمت طراحی ، خواسته بازار، کاهش قیمت تمام شده و جلوگیری از قاچاق توجه کنیم.
صنعت نساجی ما با وارداتی که از طریق گمرکات می‌آید و محصولات با کیفیت که حقوق ورودی خود را پرداخت می‌کند مشکل ندارد، اما با کالاهایی که بدون پرداخت حقوق و سود بازرگانی به صورت قاچاق یا کالاهای همراه مسافر وارد می‌شوند، مشکل دارد.

صنعت نساجی کشور و پوشاک باید قدرت رقابت خود را پیدا کند، چرا که با ورود ما به سازمان تجارت جهانی (‏WTO‏) تعرفه‌ها کاهش خواهد یافت، بنابراین اگر ما تعرفه‌ها را همچنان بالا نگه داریم باز از مجاری غیررسمی پوشاک و پارچه وارد می‌شود؟
خود صاحبان بخش خصوصی توانمند هم در صنعت نساجی بحث بالا بردن تعرفه‌ها را مطرح نمی‌کنند. ما می‌گوییم از کم اظهاری در گمرکات جلوگیری شود. الان می‌دانید تعرفه واردات پارچه ۷۰درصد است. یکی از راه‌هایی که در طرح هدفمند کردن یارانه‌ها پیش‌بینی شده این است که روی تعرفه‌ها اقدامات خاص انجام شود.
اگر شما با بسیاری از صاحبان توانمند بخش خصوصی در صنعت نساجی صحبت کنید نمی‌گویند تعرفه ۷۰ درصد بالا برود و حتی معتقدند این ۷۰ درصد به طور منصفانه از کالاهای وارداتی گرفته شود و کم اظهاری انجام نشود.

یعنی در حال حاضر کم اظهاری صورت می‌گیرد؟
ببینید در خارج از کشور یک بخش مد و طراحی داریم که در کشورمان به آن صورت مورد توجه قرار نمی‌گیرد.
کالاهایی که خارج از فصل یا به عبارتی پس از مدت زمانی که آن کالا خارج از کشور در سبد مد است و پس از آن وارد کشور ما می‌شود قیمت کالا را بشدت تنزل می‌دهد. ما با گمرکات توافقاتی داریم و هر چند مدت یکبار هم اینها را بررسی می‌کنیم. یکدفعه می‌بینید قیمت کیلوی این پارچه با کیلوی نخی که در تولید آن به کار رفته برابری می‌کند، چون تنوع تولیدات هم در صنعت نساجی زیاد است. این نشان می‌دهد که اگر مثلا کالای وارد شده را کیلویی ۱۰ دلار خریدند، در گمرک کیلویی ۲ دلار اظهار شده، البته ما بتازگی با همکارانمان در گمرک جلسات مختلفی داشتیم. دائم اینها را کنترل می‌کنیم. به همین دلیل هم یکی از اقدامات مناسبی که انجام شده حداقل حقوق ریالی‌هایی است که برای اولین کالاهایی هم که گذاشته شد در صنعت نساجی بود که این اقدامات تا حدودی از کم اظهاری جلوگیری کرده است.

یکی از راهکار‌هایی که می‌تواند به توسعه تولید و صادرات پوشاک داخلی کمک کند ایجاد برندهای جهانی است. در این زمینه چه اقداماتی صورت گرفته است؟
یکی از نقایص پوشاک ما این است که در سال‌های گذشته به بحث نام تجاری نپرداختیم بخصوص در صنعت نساجی که بدنه‌سازی خیلی مهم است، البته در صنایع دیگر هم اهمیت دارد و استفاده می‌شود.
البته لازم نیست حتما با برندهای مهم تجاری دنیا باشد. خود صنعتگران ایران هم الان به این نتیجه رسیده‌اند که باید برای خودشان نام‌های تجاری ایجاد کنند و روی این نام‌ها تبلیغات انجام دهند و آنها را به بازار بشناسانند. در بسیاری از صنایع می‌بینید که به اطمینان یک نام تجاری می‌روید و آن کالا را می‌خرید. در صنعت نساجی هم همین‌طور است، ولی ما در کشور خودمان به این نام تجاری که همان برند گفته می‌شود توجه نکرده بودیم. بتازگی صنعتگران ما دارند به این قضیه توجه می‌کنند. به نظر می‌آید که ان‌شاءالله اگر به برند یا نام تجاری آن اهمیتی که در صنعت لازم است داده بشود می‌توانیم برخی مسائل و مشکلات صنایع نساجی را در ارتباط با آنچه وارد می‌شود، کاهش دهیم.‏

روزنامه جام جم

اشتراک رایگان سالانه مجله کهن

جهت دریافت اشتراک رایگان سالانه مجله نساجی و فرش ماشینی کهن در فرم زیر ثبت نام کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
×